غار تنهایی من

اینجا غار تنهایی من است و از افکار و احساساتم می نویسم.

آدرس وبلاگ قبلی ام:

gharetanhaei.persianblog.ir

بایگانی
آخرین مطالب

از آدم ها 3

شنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۳، ۰۴:۰۶ ب.ظ

رابطه صمیمی من و ه (دختر بچه هفت ساله یکی از بستگان) تا جایی پیش رفته که دیروز تمام مدت پیاده روی را برایم درد و دل کرد و از گلایه هاش نسبت به مادرش گفت (با بغض ناراحت). ه دختر بچه فوق العاده تیزی هست که در جمع های خانوادگی به شدت حاضرجواب و مجلس گردان هست اما همین بچه تمام یکسال اول دبستانش را با استرس طی کرد، بدون مادر حاضر نبود در مدرسه بماند و کل سال تحصیلی گذشته مادرش در مدرسه حضور داشت. مشاوره ها و ترفندهای مختلف هیچ کدام افاقه نکرد و ترس بی دلیل دخترک حاضرجواب و جسور باعث دردسر و تعجب شده بود. مادر ه اما یک زن کاملا خانگی است، اهل مطالعه نیست و تمایل دارد با روش هاس سنتی بهترین نتیجه تربیتی را بگیرد. اعتقاد من این است که 90% مشکلات رفتاری کودک تا قبل از سن بلوغ به نحوه تعامل والدین و علی الخصوص رفتارهای مادر بر میگردد. و چیزی که در تمام صحبت های دیروز ه مشهود بود این بود که مادر توقع رفتارهایی را از ه دارد که خودش فرسنگ ها از آن رفتارها فاصله دارد و ه در این زمینه بجز اموزش کلامی هیچ آموزش عملی ندیده است. این توقعات آنقدر زمخت وشدید بیان شده که ه تصور می کرد در نگاه مادر کودک طرد شده، کم هوش، تنبل و دوست نداشتنی است و استرس سقوط جایگاهش بیش از این او را اذیت می کرد. 

به آدم های دور و بر که خوب نگاه میکنم می بینم اکثر افرادی که در تعاملات اجتماعی شان دچار مشکل هستند، اکثر کسانی که دیگران اغلب از آنها فراری هستند افرادی هستند که توقعات یکطرفه دارند. توقع دارند که دیگران  اصولی را در برخورد با آنها رعایت کنند که خودشان در همان موقعیت و جایگاه هیچ توجهی به آن اصول ندارند و شاید تا به حال تجربه رعایت کردن آن اصول را به عمرشان نداشته اند. 

کمی با مادر ه صحبت کردم و به او گفتم که ه در دوست داشتنش دچار تردید شده و بیشتر نسبت به او ترس دارد، از ترسی که ه نسبت به او دارد راضی بود!! و من شدیدا نگران آینده ه هستم و به این فکر می کنم که کاش می شد چشمانت را ببندی و نبینی چنین (+) چیزهایی را !!


۹۳/۰۷/۱۹