غار تنهایی من

اینجا غار تنهایی من است و از افکار و احساساتم می نویسم.

آدرس وبلاگ قبلی ام:

gharetanhaei.persianblog.ir

بایگانی
آخرین مطالب

این روزها 3

جمعه, ۵ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۰۱ ب.ظ

وقتی در یک فضای عمومی می نویسی، هر چند اسم آن فضا غار تنهایی باشد، دیگر خودت تنها نیستی، مسئول حرف هایت هستی، مسئول انتظار خواننده های هر چند اندکت هستی.

تنها دلیل سوت و کور بودن اینجا، فقط و فقط مشغله این روزهاست. این هفته مثلا دو روزش کشور تعطیل رسمی بود، اما برای من هفته ای پر مشغله تر از هفته های قبل بود.

بابا زونا گرفته، درد امانش را بریده و ما فقط باید بنشینیم نگاهش کنیمناراحت 

استاد2 همه تلاشش را کرد تا من بخشی از کارهایم را قبل از کریسمس و به تعطیلات رفتن همکارانش بفرستم و من دقیقا موفق شدم بامداد 25 دسامبر به وقت آنها کارها را ارسال کنمخنثی.

اوضاع محل کار جدید هم به همان روال سابق است با این تفاوت که امتحان ها و کلاس های بدوخدمت شده قوز بالا قوز. البته ته دلم امیدوارم که معاون رئیس بزرگ حواسش به دل دانا (+) و نازکم هست و این انتظارها پایان خوشی دارد.

20 روز دیگر تا پایان این ترم مانده و من مدام در حال برنامه ریزی برای این روزهای پایانی هستم که به بهترین نحو ترم به پایان برسد، از هر شیوه ی انگیزشی ممکن برای به حرکت در آوردن شاگردانم استفاده میکنم تا شاید ذره ای جنبش و حرکت و بهره از این کلاس ها حاصلش شود. و مدام فکر میکنم که منِ معلم تازه کار، شده ام محل اعتماد شاگردانم و آنها به این گمان که من حواسم به تعطیلی و تاریخ امتحان و سطح یادگیری شان و ... است، سرشان به کارهایشان گرم است و به برنامه ریزی های من اعتماد می کنند، پس چرا من به تو اعتماد نمی کنم! تو که یگانه مربی عالمیانی، تو که قرن هاست سابقه رب بودن داری، به زبان میگویم کارهایم را سپرده ام به تو اما ته دلم باز هم نگرانم! الان که دارم می نویسم همزمان هم فکر میکنم، به اینکه من هم به تو اعتماد دارم اما نگرانیم از خودم هست که عقب بمانم از برنامه های تو ، که کم بگذارم برای خودم!!

۹۳/۱۰/۰۵
صبا ..

حرف دل