غار تنهایی من

اینجا غار تنهایی من است و از افکار و احساساتم می نویسم.

آدرس وبلاگ قبلی ام:

gharetanhaei.persianblog.ir

بایگانی
آخرین مطالب

مهرورزی تو با ما شهره آفاق بود

پنجشنبه, ۱۳ خرداد ۱۳۹۵، ۰۹:۰۳ ب.ظ

آخرین باری که دعای کمیل خوندم تو حرم امام رضا بود. تمام تلاشم رو کردم که بلیط برگشتم یکی - دو ساعت دیرتر بشه و بتونم دعای کمیل رو زنده بخونم ولی نشد. منم همون جا یه دعای کمیل  حرم امام رضا دانلود کردم و ساعت 4 برای خودم مراسم رو برپا کردم و سبک شدم و برگشتم. حالا بعد از اون همه وقت، چند هفته بود که دلم پر می کشید برای دعای کمیل، اینقدر سنگین و کلافه هم بودم که از اول هفته عهد کردم هر جوری شده این هفته برم شاهچراغ واسه دعای کمیل.

اول دعا مثل یه بازنده وارد میدون میشی ،کلافه و  ناامید. ولی آخر دعا که میشه حس میکنی بازی باخته داره تبدیل میشه به یه برد، یه برد آبرومند و شیرین،بهترین چیزایی رو که به بهترین ها داده شده رو حق مسلم خودت می دونی. خیلی کیف میکنم، اوج ناز یه معشوق واسه عاشقشه، آخر عشق بازیه! نمی دونم چه جوری میشه در قالب کلمه درش آورد. دلت شکسته، خودتم مقصری، خوب می دونی که همه آتیش ها از گور خودت بلند میشه!! ولی آخرش یه جور خوبی میشه! انگار که خودت رو پرت میکنی تو یه آغوش امن، از درموندگی ت میگی، از ترس هات، و اون میگه نگران نباش، من هستم. تو بخواه! من درستش میکنم. مگه عشق غیر از اینه؟

۹۵/۰۳/۱۳