غار تنهایی من

اینجا غار تنهایی من است و از افکار و احساساتم می نویسم.

آدرس وبلاگ قبلی ام:

gharetanhaei.persianblog.ir

بایگانی
آخرین مطالب

دوباره پنجره را سمت عشق بگشائیم!

شنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۰:۵۱ ق.ظ

یک روز دیگر مانده به پایان اردی بهشت.

اردی بهشت نفس گیری بود.

اولین روز ماه به دیدار شکوفه های سیب رفتیم و چقدر که خدا نزدیک بود‌. کلی سهراب خوانده ام این روزها. هشت کتابش را از طاقچه خریده ام و هر ساعت از شبانه روز که دلم بکشد می روم سراغش.

۱۵ اردی بهشت که روز شهر رازمان هم هست. ر جان در یک شب پر رعد و برق و طوفان به خانه بخت رفت. کلی استرس زندگی ر را داشتم و برایشان دعا کردم به برکت همان باران زندگی شان پر رحمت باشد.

۳ تای دیگر از دختران لیستم به خانه بخت رفتند. البته انگار که قبلا رفته بودند و من تازه خبردار شدم.

۷ روز کاری ماموریت بودم در یکی دیگر از اداراتمان. کوفتم کردند آن ۷ روز را! که انگار اختیار در رفتنم داشتم. هنوز هم نتوانستم از نظر کاری به نقطه قبل از رفتنم برسم. خوبی اش اما چند آشنایی جدید بود!

و اما الحمداله که آخرش از جنبه سیاسی ختم بخیر شد. هنوز قفسه سینه ام درد می کند!! دلم می خواهد یک یادداشت سیاسی بنویسم اما شاید وقتی دیگر.

گل های دلبرمان دیگر خشک شدند ! بلوارها دارد از نو دارد گلکاری می شود! گلهای جدیدی که در برابر آفتاب جنگ شیراز مقاوم ترند. بهار شیراز رو به پایان است! به گمانم برای تابستان پیش رو باید لطافت و مقاومت از نوع جدیدی را در پیش بگیرم. 

گاهی فکر می کنم اینقدر تنش و چالش دیده و کشیده ام که برخی موضوعات و دغدغه ها پیش چشمم بیشتر شبیه شوخی است تا دغدغه! همیشه از خدا خواسته ام کمکم کند که شرایطم سببی جهت افزایش ظرفیت و صبوری ام شود و نه ضعف اعصاب و طلبکاری! تنوع دیده ها کمکم کند که در بحران های زندگی خودم و نزدیکانم توان مدیریتم افزایش یابد و نه شکنندگی ام.

هفته دیگر مثل امروز؛ روزه ایم. به یکسال گذشته که فکر می کنم هیچ شباهتی بین خود امروزم و خود پارسالم نمی بینم! یکسال و این همه دگرگونی!!! گاهی خوشحالم از این همه تغییر ولی اغلب می ترسم. برای خودم و برای همه مخلوقات خدا آرزوی عاقبت بخیری دارم.

۹۶/۰۲/۳۰