عید کردن برای یک مومن چیزی جز نو کردن جامه ایمان نیست
به هیچ چیز کهنه نباید رضایت داد
حتی به ایمان کهنه
حتی به هدایت کهنه
و
حتی به خدای کهنه
آدمى وقتى نو میشود، دو عنصر در او باید نو شود.
در آن صورت است که معناى عید به تمام معنا محقق مىشود:
یکى اینکه اندیشههاى او نو شود
دیگر آنکه انگیزههاى او نو بشود
آنهایى که میخواهند عید حقیقى را در خود تجربه کنند، به درون خودشان مراجعه کنند و سراغ این عنصرهاى مهم ساختارى آدمى بروند و آنها را نو کنند.
به تاکید باید گفت که نو شدن عیدانه
به معنای دقیق کلمه در بیرون وجود آدمی روی نمیدهد
تا کسی از درون نو و تازه نشود،دنیای بیرون او هم تازگی نخواهد یافت
نو شدن درونی حاصل فرآیندی طولانی و گاه تلخ است و آنگاه شیرینیهایی که از پس تلخیها،
کامیابیهایی که پس از ناکامیها
برای سالک منتظر پیش میآید،شایسته عید دانستن است
اما کسی که رنجی نمیبرد و تلخیای نمىچشد و به انتظاری نمینشیند،اگر همهی عالم را طراوت فراگیرد،
ذره ای از آن شادابی به ضمیر وی راه نمییابد
برای او نعمتهای عالم،همواره کهنه است و هرگز رنگ تازگی به خود نمیگیرد
درحالیکه همین نعمتها برای برخی لحظه به لحظه نو میشود.
دکتر عبدالکریم سروش
یه بار با دوستام بحث این بود که هر کی وقتی وارد استرالیا شد چه کسایی رو می شناخت و حالا چی ...
من روزی که پام رو گذاشتم اینجا هیچ کس رو نمیشناختم بجز خدا. خدایی که از دوسال ونیم پیش تا حالا بدون اغراق باید بگم که هفته ای یکبار حداقل تغییر کرده!