در بیـان پیشامدهاى ناگوار
پدر و مادرم فداى کسانى باد که در آسمان مشهورند و در زمین مجهول . چشم به راه حوادث آینده باشید . حوادثى ، چون پشت کردن کارهایتان و گسستن پیوندهایتان و روى کار آوردن خردسالان و کهترانتان . در آن هنگام ، زخم شمشیر آسانتر است از به دست آوردن یک درهم از راه حلال . در آن هنگام آنکه چیزى مىستاند ، پاداشش از آنکه چیزى عطا مىکند ، بیشتر است . در آن هنگام ، مستیتان از شراب نیست که از نعمت است و لذت جویى است .
سوگند مىخورید نه از روى ناچارى و ضرورت ، دروغ مىگویید ، بىآنکه به تنگنا افتاده باشید . در آن هنگام بلا شما را مىآزارد ، آنسان ، که پالان کوهان شتر را مىآزارد . چه دراز است رنج و محنت شما و چه دور است آستان امید شما .
اى مردم ، زمام این اشتران را ، که بار گناهانتان را بر پشت دارند ، از دست رها کنید و از گرد سلطان خود پراکنده مشوید تا چون کارى کنید خود را نکوهش کنید . خویشتن را در لهیب فتنهاى که به شما روى آورده میفکنید و از راههاى فتنه باز گردید و جاده را براى آن خالى گذارید . به جان خودم سوگند ، که در شعله آن مؤمن بسوزد و آنکه مسلمان نیست ، در امان ماند . [ مثل من در میان شما چون چراغى است در تاریکى که هر که پاى به درون تاریکى نهد از آن نور گیرد . اى مردم ، بشنوید و به خاطر بسپارید و گوش دل حاضر آرید تا نیک دریابید . ]
خطبه 229 نهج البلاغه