از آدم ها 5
-تو فامیل مشهورند به خانواده جل بس که در سوء استفاده از دیگران بی ملاحظه هستند. بعد دیروز بین حرفاش میگه انجام فلان کار واسه ما که آدم های راحتی نیستیم و با همه رودروایسی داریم سخته. باورشون اینه که خیلی اهل ملاحظه هستند و من خیلی سعی کردم لبخندم تبدیل به خنده نشه در مواجه با این طنز
- معتقد است که دروغ بد است. اما در معرفی خودش به دیگران سطح تحصیلی و کاری و اصلا برنامه آینده اش را یک یا چند سطح بالاتر بیان میکند و معتقد است با این روش خودش را ملزم به رسیدن به آن سطح میکند
- فیش حقوقی و حکم جدید که می آید به ازای ریال به ریالش (بدون اغراق میگویم) با تک تک پرسنل کارگزینی و مالی بحث میکند که مبادا ریالی از حقوقش کم شود( معاف از انواع مالیات است) بعد از هر ۱۰ جمله اش یکی اش این است که من اصلا این پول ها برایم مهم نیست و ایمان دارد به حرفش
و مثال های بسیار دیگر...
هدفم از این مثال ها این نبود که بگویم آدم ها دروغ گو هستند. میخواهم بگویم تعاریف آدم ها در همه چیز میتواند با هم متفاوت باشد. وقتی قرار است به کسی نزدیک شویم چه در دوستی؛ چه در همکاری و .... به تعریف عملی آدم ها از مفاهیم مختلف توجه کنیم. چرا که در حرف همه ی افراد طرفدار صداقت؛ ادب؛ مناعت طبع و بزرگواری و عشق و محبت و صمیمیت و ... هستند. اما گاها در عمل با تناقض هایی مواجه میشویم که دلیلش این است که گمان میکنیم تفسیر همه آدم ها از این مفاهیم کلی شبیه تفسیر ماست.
پی نوشت: این یادداشت تذکری برای خودم هست.