این روزها 8
این هفته انگار اعصابم رو ریخته بودن تو رنده برقی!! بس که برای هر کار کوچیک و واقعا و شدیدا پیش افتاده من با 100 نفر بحث کردم و متاسفانه هیچ جوابی هم نگرفتم
ولی بی خیال زشتی ها، چیزی که زیاده پلیدی و سهل انگاری و بی مسئولیتی هست. بهتره چیزهای کم یاب زندگی ثبت بشن.
- یک شب رفتیم تئاتر! کارگردانش لیلی رشیدی بود و خیلی عالی بود. تئاتر همیشه خوبه، خیلی بهتر از سینماست ، خیلی خیلی بهتر، حیف که تو شهرهای ما کم برگزار میشه!
- 20 مهر بزرگداشت جناب خواجه اهل راز بود، حافظیه معمولا تو این روز مراسمه و برای خواص، خیلی وقته که نرفتم حافظیه، کاشکی زودی بارون بیاد و یه روز بارونی بتونم برم.
-مامان و زندایی رفتن مشهد، و 3 سال از آخرین باری که من رفتم مشهد می گذره! و نگران اینم که داره ازم سلب توفیق میشه. باید فکری بکنم!
- فردا اول محرم 1437 هست. یکسال قمری دیگه هم گذشت، عملکرد معنوی این یکسالم نیازمند بحث و بررسی و تجدید نظر هست!! دیروز که رفتم سایت کانون (+) و در مورد تخلیه حسینیه و ... خوندم، دلم به شدت گرفت، یکی دو سالی میشه که نرفتم ولی شکوه نماز ظهر عاشورای اونجا و رقت قلب بچه هاش رو تا حالا هیچ جا ندیدم. امیدوارم که بتونند یک جای خوب و بی دردسر پیدا کنند.
-نمی تونم رو وقتم برنامه ریزی کنم ولی خیلی دلم می خواد یک کار خاصی واسم محرم انجام بدم. یه کاری مثل دو سال پیش (+) و (+) . یا مطالعه یک کتاب واسه این دو ماه. شما پیشنهادی ندارید؟
پی نوشت : یه قرار کوچولو با خودم گذاشتم! برای دو ماه. امیدوارم که بتونم به عهدم وفا کنم. ولی خب اون خیلی کمه، بازم مشتاقانه منتظر پیشنهاداتتون هستم. پارسالم بودم (+) و (+).