کتابخوانی
خب فکر کنم خیلی دارم نق کاری می زنم و این انرژی خودم رو بیشتر از همه می گیره. انگار مجبورم نق بزنم، والااا :))
خب تو وبلاگ مرحومم آخرین کتابی رو که نوشته بودم کیمیا خاتون بود.
سرعت کتابخونی ام هم مثل سایر کارهام لاک پشتی هست. از عید شروع کردم سرکار کلیدر می خونم هنوز به صفحه 500 نرسیدم، البته سرکار که جای کتاب خوندن نیست ولی دقایقی پیش میاد که کاری نیست یا در حالت waiting هستم. ان شالله با همین سرعت پیش برم کی تمومش میکنم؟؟
"کتاب خاندان فخر ملکی" رو خوندم، نویسنده محترمش رو تو اینستا فالو میکنم. اصلا خوشم نیومد از کتابش! در حد کتاب نبود، داستان های کوتاهی بود که بیشتر به نظر من مناسب چاپ شدن در مجله بود و فضای طنز داستان بعد از داستان دوم تکراری می شد و جذابیت نداشت، هر چند که طنز سخیف نبود و انتقاداتش کامل وارد بود ولی خب به هر حال برای من جذاب نبود.
"من پیش از تو" رو خوندم. اینو زود خوندم. فکر کنم یک هفته ای شد. اینم زمانش خیلی مناسب بود. کلا کتاب هایی که خوشم میاد ازشون رو هر موقع می خونم انگار مناسب ترین زمان واسش هست. رمان خوبی بود. حرف برای گفتن و فکر کردن داشت و یه جاهایی ذهنت رو به تفکر در مورد زندگی خودت وا می داشت.
بعد "ملت عشق" رو شروع کردم که به میمنت و مبارکی بعد از سه ماه امروز تمومش کردم. خوب بود، نگاهش به زندگی مولانا و رابطه ش با شمس از دید آدم های مختلف جالب بود. هر چند مستند تاریخی نبود، خیلی جاها تخیل نویسنده بود. کلا زمان خوندن این کتاب واسم مناسب بود!! نگاه فمنیستی داشت یه جورای ظریفی اون پشت مشت ها! و خیلی هم تاکید رو عشق داشت و یه جاهایی زده بود اخلاق رو نابود کرده بود ولی پیام کلی کتاب و کلا اینکه چند تا راوی داشت رو دوست داشتم. نکات یادداشت برداری شده رو ان شالله خواهم نوشت.
"ملاله" رو هم شروع کرده بودم ، ولی جذاب نبود، نمی دونم ولش میکنم یا ادامه ش میدم. چند تا کتاب نصفه دیگه هم تو فیدیبو دارم که باید اول اونا رو بخونم.