هدیه
الان دقیقا به تاریخ و ساعت سالگرد تولدم هست.
و من فقط به این فکر میکنم که:
"آیا میان آن همه اتفاق
من از سر اتفاق زنده ام هنوز؟!"
قطعا که اتفاقی نیست! یکی از معانی اسم واقعیم هدیه هست، معنی که مامانم به خاطرش اصرار داشته که اون اسم رو برای من انتخاب کنه و من همیشه فکر میکردم و اعتقاد داشتم که باید جوری زندگی کنم که شبیه هدیه ی زندگی پدر و مادرم و البته اطرافیانم باشم. الان وسطِ وسط زندگیم هستم و می دونم که هدیه نبودم ولی تلاشم رو کردم. ولی حالا که هنوز زنده ام و در سالگرد جدید تولدم دوباره فرصت زندگی بهم داده شده باید بیشتر حواسم به این باشه که در فرصت باقیمانده به رسالتم عمل کنم و حداقل با بودنم یا با شنیدن اسمم لبخندی بر لبان اطرافیان بیارم.
رسالت سنگینی ست مخصوصا در این روزهایی که ... ولی خب حتما از پسش بر می اومدم که روزهایی کودکی و نوجوانی ام چنین فکری در ذهنم شکل گرفته است.
16 تیرماه 1397 - شیراز