برخوردهای اول
من اصولا آدم تجملاتی و مصرف گرایی نیستم، واقعیتش هم اینکه کسی که خیلی مصرف گرا باشه، اهل کلاس گذاشتن و پز دادن باشه، و کلا دماغش رو بگیره و پیف پیف کنه رو اصلا نمی تونم تحمل کنم یعنی هر چقدر اون ادم خودش رو باکلاس تر بدونه متاسفانه به چشم من خوارتر میشه! حالا این ویژگی مثبتی هست یا منفی رو نمی دونم ولی خب من اینجوری راحتم و با آدمهای با این سبک زندگی راحتم و می تونم به راحتی ارتباط برقرار کنم. کلا هم من آدم دیرجوش و سخت رابطه ای نیستم. ولی دیشب متوجه شدم در ارتباط با این آدم های مصرف گرا چقدر معذبم!
باید بگم تو 24 ساعت گذشته دوستان محترم ایرانی برخوردهایی داشتند که خیلی احساسات بدی بهم دست داد.
تو این چند روز من واسه این احساس راحتی می کردم چون جنی دقیقا خاکی و متواضعانه باهام برخورد کرد. انگار نه انگار که من یه آدم غریبه ام که از یه سرزمین دور اومدم و سبک زندگی ش بود که بهم احساس راحتی می داد. همین طور آقای لی و برخورد چینی وارش که خیلی غیر رسمی بود ولی صمیمانه بود و تلاشش برای اینکه تو روزهای اول با من ارتباط برقرار کنه ... ولی خب ترسم در مورد دوستان محترم ایرانی درسته؛ برای اینکه اثرات جملات مخربشون پاک بشه زمان لازمه. جالبه که ساوا بدون اینکه چیزی از من بدونه میگه از حالا می دونم که کارت خوب پیش میره ولی پسرک ایرانی بدون اینکه من ازش نظر بخوام آیه یأس برام می خونه ...