غار تنهایی من

اینجا غار تنهایی من است و از افکار و احساساتم می نویسم.

آدرس وبلاگ قبلی ام:

gharetanhaei.persianblog.ir

بایگانی
آخرین مطالب

20 نوامبر!

جمعه, ۳۰ آبان ۱۳۹۹، ۰۳:۰۶ ق.ظ

هنوز چالشم با داده های شبیه سازی تموم نشده و با نویسنده مقاله در ارتباطم. خیلی با حوصله برام توضیح داده که چی به چی هست. مقاله واسه سال ۲۰۱۷ هست ولی بر اساس کامنت هایی که تو کدش هست از ۲۰۱۳ اینا داشتن روش کار می کردن.  امروز آخر ایمیلش نوشته بود:

 

Were you asking me to implement  something like this, or were you thinking to implement it yourself?

 

جدا از مسایل علمی من این نحوه برخورد رو میخوام که تو خودم داشته باشم. من تو ایمیلم گفته بودم که میخوام فلان کار رو کنم و فلان جا رو میخوام تغییر بدم ولی چه جوری رو نمی دونم! وقتی اونی که اون سر دنیا نشسته در اولین ساعت های صبحش به ایمیل من با روی گشاده جواب میده و می پرسه که از من میخوایی که این کار رو انجام بدم! (که من اصلا به ذهنم هم خطور نکرده بود که میشه خودش این کار رو انجام بده)  این حس بهم دست میده که دنیا با همه زشتی هاش هنوز جای قشنگی هست و من هم باید برای قشنگ شدنش تلاش کنم.

 

عصر نوشت: من دیگه واقعا به مرحله پکش مغز رسیدم تو فهمیدن کد اینا! به هری میگم. توقع داشتم بهم بگه کجا مشکل داری من یا متیو کمکت کنیم!! میگه برو سراغ شبیه ساز خودت! الان سه هفته س ما سر این مساله چالش داریم و همین الانم هری از دست من ناراحت هست چرا اینقدر گیرم و دارم کشش میدم! البته تمام نگرانی هام رو هم گفتم! و اونم واسه همه شون دلیل آورد که حق با من نیست! مجبورم برگردم سر شبیه ساز خودم!

ولی به نویسنده مقاله هم ایمیل می زنم قربون دستات اگر می تونی بیا یه کاری واسه من بکن!

 

پ.ن: من همچنان به وبلاگ های بیان با آی پی غیر ایران دسترسی ندارم! 

۹۹/۰۸/۳۰
صبا ..

درس و مشق

نظرات  (۸)

سلام! خوشحالم که دوباره دسترسی دارم به وبلاگت.

آره بعضی از نویسنده ها خیلی پاسخگو و حامی هستند. من یک مقاله ای پیدا کرده بودم که کارش در راستای نیازی که داشتیم بود. توی خود مقاله یک بخش هاییش رو توضیح نداده بود که دقیقا چی کار کرده بود. من با نا امیدی ایمیل زدم بهشون ولی کلی فیدبک مثبت گرفتم. کلی توضیح دادند و به سوالاتم پاسخ دادند و تازه معذرتخواهی هم کرده بودند از اینکه تو مقاله این اطلاعات رو نیاورده بودند!

پاسخ:
سلام سمانه جان. 
منم خوشحالم که مشکل حل شد و می تونم باهات از این طریق در ارتباط باشم.

حس خیلی خوبی هست وقتی یکی بهت کمک می کنه و اینقدر احترام هم می گذاره. تعداد این افراد در جهان بیش باد. 

هری هم موقعی که یه چیزی توضیح میده و من نمی فهمم معذرتخواهی میکنه که ببخشید بد توضیح دادم و بگذار فکر کنم یه روش بهتر برای توضیح پیدا کنم!!‌

صبا فکر کنم حل شده مشکل؟ من الان با وی پی آن اومدم ‌و درسته؟

پاسخ:
آره عزیزم. خدا رو شکر دیشب به وقت ما مشکل حل شد. 

در مورد مشکل بلاگ بیان، یعنی اینکه ما داریم نزدیکتر میشیم به جامعه ی هدف آقایون! 

پاسخ:
نه عزیزم. این مشکلات عادی هست. خیلی سیاسی ش نکنیم. 

حالا واقعا اگر تو ازش میخواستی که اون پیاده سازی کنه، خیلی بد نبود؟ 

امیدوارم نویسنده ی مقاله یه حال اساسی بهت بده :) 

این تیکه از پاسخت در کامنتها را خیلی دوست داشتم. "چیزی که من جدیدا دارم می بینم آدمایی که از نظر علمی قوی هستند از نظر حمایتی هم قوی برخورد میکنند. اینا به اندازه کافی خودشون اسم و رسم دار هستند و  خیلی به شکل تجارت به علم نگاه نمی کنند."

 

پاسخ:
نمی دونم والا! چون هری اینا بهم نگفتن می تونی ازش بخواهی که اون این کار رو برات انجام بده! 
ولی من بهش گفتم من نتونستم از کدت سر در بیارم و میخوام برم سراغ شبیه ساز خودم . تو اگر برات ممکن هست این کار رو انجام بدی من بی نهایت ازت ممنون میشم. دیگه خورد به آخر هفته و اونم جواب نداد! 


این مشکلات بالاخره حل میشه و یه زمانی خاطره میشه.... ایشون اگه بخوان مشکل شما رو حل کنن به نظرم یا انتظار دارن که اسمشون توی مقاله بیاد یا وجهی دریافت کنن. دنیا به نظر من دنیای داد و ستد است. باید دید کدوم داد و ستد از نوع برد برد است. شاید گنجاندن اسم ایشون در مقاله خوب باشه اما کارتون جلوتر بره. خیلی خوبه که یک عدد هری وجود داره که پا به پای تو حرکت می کنه و نقش راهنمایی رو برعهده داره، گرچه بعضی وقتها آزادی عمل رو از آدم میگیره. وقتی همچین فردی نباشه خیلی سخته.

پاسخ:
آره اینا که حل میشه و یه روزی خاطره!
من نگران رابطه م با هری بودم که دیروز درستش کرد.

نه نمی خواد که اسمش تو مقاله بیاد. اینجوری من به مقاله ش ارجاع میدم و واسه اون هم برد هست دیگه! و البته تعداد بیشتری می تونند از چیزی که اون روش کار کرده استفاده کنند.

چیزی که من جدیدا دارم می بینم آدمایی که از نظر علمی قوی هستند از نظر حمایتی هم قوی برخورد میکنند. اینا به اندازه کافی خودشون اسم و رسم دار هستند و  خیلی به شکل تجارت به علم نگاه نمی کنند.

آره بودن هری خیلی خوبه! یه موقع هایی که ازش تشکر میکنم بخاطر صبرش تو همه چیز و بخاطر اینکه به نق هام گوش میده! میگه من برای همین چیزا اینجا هستم و دارم کارم رو انجام میدم.
و البته من یه اسب سرکش هم درونم دارم که هری فهمیده که اون قسمت رو نباید بهش نزدیک بشه :)) و باید بگذاره خودم برم جلو. میدونه من هر چیزی رو به راحتی نمی پذیرم. یادمه یه بار اون اولا یه چیزی پرسیدم و جوابی که داد قانعم نکرد منم گفتم قانع نشدم ولی بعدا در موردش بحث کنیم. اون خنده ش گرفته بود از پررویی من:)) ولی گفت این رویکردت رو دوست دارم و این یعنی ساینتیست خوبی هستی! ولی الان دیگه بعضی موقع ها می بینم که واقعا داره حرص می خوره از دستم! نمونه ش سر همین شبیه ساز. دیروز  دلایلم رو شماره دار نوشتم واسش که به این دلایل نمیخوام خودم انجامش بدم و اون هم با صبر به تک تک شماره ها جواب مبسوط داد.

می دونی من واسه این جزییات رفتار هری رو اینجا می نویسم چون خودم دارم ازش یاد می گیرم. من تا حالا این همه صبوری این همه شور و اشتیاق و این همه تواضع و بار علمی رو یه جا تو یه نفر ندیده بودم. می نویسم که اگر کس دیگه ای هم دوست داره یاد بگیره.

چه مهربون... موفق باشی صبا جان، ایشالا گره کار باز بشه

پاسخ:
آره مهربون بود کلا.
حداقل این هست که باهاش دوست شدم.

خدا کنه مهربونتر از تصورات ما هم باشه و بگه باشه اون چیزی رو که میخوای پیاده سازی میکنم :)

مرسی عزیزم.
۳۰ آبان ۹۹ ، ۱۴:۴۷ محبوب حبیب

نمیشه یه دانشجوی کارشناسی یا ارشد رو بزاری سر این پیاده سازی شبیه ساز؟ 

پاسخ:
دانشجو کجا بود خواهر! اینا یکسال هست دنبال دو تا دانشجوی دکتری جدید هستند کسی پیدا نشده!

اونی که باید جمعش کنه منم و فکر کنم مقاومت دیگه کافی باشه :)

ولی یه وقتایی فاصله گرفتن هم کمک میکنه به ذهن که خودش مسائلو حل کنه. اگه واقعا رو این قسمت گیر کردی شاید یه چند روزی بری سراغ قسمتای دیگه بعد که برگردی روش ایده های تازه داشته باشی. 

پاسخ:
کد در هم تنیده اونا رو من با فاصله گرفتن هم نمی تونم بفهمم. طرف خودش میگه کار سختی هست و من چون مدت ها ازش گذشته حضور ذهن ندارم.
دیگه وقتی خودش گفت کار سختی هست من صدام در اومد که من کمک لازم دارم و یکی به دادم برسه و راه حلشون این هم بود که صورت مساله رو پاک کنیم چون خیلی سخته! و مشکل تو نیستی که نمی فهمی مشکل اونان!