غار تنهایی من

اینجا غار تنهایی من است و از افکار و احساساتم می نویسم.

آدرس وبلاگ قبلی ام:

gharetanhaei.persianblog.ir

بایگانی
آخرین مطالب

مناسب های اخیر :)

شنبه, ۴ دی ۱۴۰۰، ۰۱:۲۴ ب.ظ

آخر سال که میشه ملت شریف اینجا هم هی میخوان همو ببینند! 

 

به همین مناسب یه شب با دوستای هایکینگم رفتیم رستوران کٌره ای که همون سر میز باربیکیو میکنی و کلی هم باحال بود و بهمون خوش گذشت. فقط بعدش بو دود گرفته بودیم :) 

 

دو شب بعدش رو دوست شیلیایی م که عاشق رستوران ایرانی هست برنامه گذاشته بود بریم رستوران ایرانی و خودش هم رزرو کرده بود و هماهنگیهاش رو انجام داده بود. کلا ۵ تا خانم از دوستان دانشگاهم بودیم. یکیشون همون دوستم بود که پارسال رفتم عروسیش. کلی غذا سفارش دادیم (قرمه سبزی و فسنجون و انواع کباب و دوغ و کشک بادمجان و زیتون پرورده) خیلی از غذاها خوششون اومده بود و برخلاف همه خارجی ها اینا از دوغ هم خوششون اومد و یکی شون گفت خودم میرم درست میکنم :)  بعدش هم رفتیم شیرینی فروشی ایرانی. من فالوده سفارش دادم. چقدر دلم تنگ شده بود :) یکی دیگه بستنی سنتی زعفرونی. بقیه هم باقلوا. اینقدر هم اون شب شیراز شیراز کردم که دوستم نقشه رو باز کرد گفت نشونم بده شهرت کجاست :))‌  برگشتن هم دوست شلیاییم رسوندم. خیلی دختر خوبی هست من همیشه کلی حس خوب ازش میگیرم. 

 

فردا شبش تو یه رستوران ایرانی دیگه برنامه شب یلدا بود و با یه گروه دیگه از دوستانم رفتیم اونجا! اونم خوب بود. غذاش بوفه بود. ما هم از اول بنا رو گذاشتیم به نقش بازی کردن در عروسی ایرانی و مدل اینا که میرن عروسی از همه چی ایراد میگیرن هی مسخره بازی در آوردیم :) آخرش هم نفهمیدیم عروس رفته بود کدوم آرایشگاه :))) 

 

فردای همون روز میشد یکشنبه ۱۹ دسامبر که عروسی شوآن بود. 

مراسم رسمی ازدواج قرار بود از ساعت ۱ تا ۳ باشه. بعدش برای ناهار بریم رستوران. چینی ها برای ازدواج شون به تقویم نگاه میکنند و یه روزهای برای ازدواج خیلی مناسب هست! و روز ۱۹ دسامبر هم از همون روزها بود  و بخاطر همین عاقدشون که یه خانم چینی بود فقط اون تایم خالی داشته و سرش خیلی شلوغ بود!

من مثل دخترهای خوب و وقت شناس ساعت یک رسیدم و هیچکی نیومده بود. دیگه یه کم از خودم و محیط عکس (عکس یک و  عکس دو ) گرفتم. بعد ساقدوش های عروس و مامانش اینا اومدن. یکی از ساقدوش هاش رو من می شناختم و اومد کلی تحویلم گرفت و از خودم و لباسم و ... تعریف کرد. بعد میگه کو همسرت؟ ببخشید پارتنرنت؟ من خنده م گرفته بود گفتم من مجردم! بعد میگه چطور همچین چیزی ممکنه؟!! تو به این زیبایی چطور امکان داره مجرد باشی :))‌ (چینی ها هر کی چشمش یه کم درشت باشه رو زیبا می بینند شما جدی نگیرید) خنده م گرفته بود که تو عروسی های ایرانی از دست پیرزنها آسایش نداری! اینجا جوانان هم رحم نمیکنند :))  کلا ۳۰ نفر مهمون داشتند. بغیر از من و ۳ نفر دیگه همه چینی بودن. اون ۳ نفر هم خانمی بود که کارمند دانشگاهمون بود با شوهر و پسرش که اونا استرالیایی بودن. دیگه بعدش عروس و داماد هم اومدن. رفتن یه کم عکس گرفتند. عروس ۳ تا ساقدوش داشت و داماد هم سه تا! و دقیقا ساعت ۲ مراسم عقد شروع شد. همه چیز هم چینی بود.  داماد موقعی که میخواست سوگندش (‌vow) رو بگه به شدت احساساتی شده بود و گریه ش گرفته بود و نمی تونست بگه! خیلی فضا رمانتیک شده بود خلاصه با اینکه  نمی فهمیدم چی میگن! دیگه بعدش هم با تک تک مهمونا عکس گرفتند و عکس دسته جمعی و ... .  مراسم که تموم شد اون خانم استرالیایی اومد خودش رو به من معرفی کرد و گفت اینا رو از کجا می شناسی که براش گفتم. بعدش هم پیاده رفتیم رستورانی که همون نزدیک بود و این وسط با شوهر اون خانم حرف زدم و تو رستوران هم نزدیک هم نشستیم و کلی تبادل فرهنگی کردیم. دیگه تو رستوران هم واسه مون گیفت گذاشته بودن. یه جعبه خوشکل مدل چینی که توش چند مدل شکلات بود. رستوران هم از این رستوران فانتزی ها بود که پیش غذاهاشون یه ذره بود دورش رو با گلبرگ و غیره تزیین کرده بودن! از ساعت ۳ تا ۶ تو رستوران بودیم که از ساعت ۳.۱۵ بارون شروع شد و تا نزدیکای ۶ هم ادامه داشت. موقع حرف ها بحث عروسی ایرانی شد که من یه کم توضیح دادم و شوآن دوباره بحث تولد من رو کشید وسط که آره این مهمونی هاشون خیلی خاص هست و ... (قلب من اونجا هی پروانه ای میشد) آخرش هم اومد بغلم کرد که تو تنها دوست غیرچینی من هستی و مرسی که اومدی و ... . 

 

جمعیت چین یک میلیارد و سیصد و اندی میلیون نفر هست. مهربونی که من از شوآن به عنوان اولین چینی زندگیم دیدم بهم اجازه نمیده وقتی همه برعلیه چینی ها گارد دارن بگم آره همه شون همین جورین! همیشه چهره شوآن میاد تو ذهنم و همیشه موقع قضاوت میگم تو اون جمعیت قطعا آدم های خیلی خوب هم هستند. یک نفر نمی تونه نماینده یه ملت به اون بزرگی باشه ولی میتونه تصویر اون ملت رو تو ذهن یکی مثل من تغییر بده! 

 

شب یلدای واقعی فقط برای خودم فال حافظ گرفتم و زود هم خوابیدم. 

 

اینجا سویه اومیکرون به شدت در حالت فعالیت هست و هر کی رو میبینی یا خودش مثبت هست یا یکی دور و برش مثبت بوده. واسه همین دیگه مهمونی های کریسمس تقریبا کنسل شد و البته کلی پرواز و ... . 

 

دیشب میشد شب کریسمس و شب کریسمس مناسبت مهمی هست که تو استرالیا مردم بیشتر به این مناسب غذای دریایی میخورند و خانواده ها دور هم جمع میشند. اینجا هوا گرم شده به نسبت من رفتم خرید مایحتاج وقتی برگشتم گرمم بود و تصمیم گرفتم شام کریسمس رو آبدوغ خیار بخورم :)) و به آنیتا اینا هم تعارف کردم و اون هم خوششون اومد. شیطونه میگه سنت جدید پایه گذاری کنم :))  

امروز هم با زهرا رفتیم ساحل و روز کریسمس گرم خود را در ساحل سپری نمودیم. آنیتا اینا هم مهمونی شون کنسل شده بود و قرار بود سه تایی شام بخوریم که چنین کردیم. بقیه دورهمی هام که کنسل شده و بدین سان پرونده مناسبت های آخر سال ۲۰۲۱ رو مختومه اعلام میکنیم :)  

 

 

نظرات  (۱۴)

لاک رو به خاطر قرنطینه و اینا گفتم :-)))

پاسخ:
آهان :) 

نه دیگه نخست وزیر ایالت مون قبلا خانم بود اون به لاک حساس بود. از وقتی آقا شده دیگه لاک جواب نمیده :)) 

ما منتظر پست جدیدیم.

 

پاسخ:
ببخشید منتظرتون گذاشتم.

احتمالا تا یکشنبه می نویسم.
۱۲ دی ۰۰ ، ۱۲:۲۹ افق بهبود

شما احیانا لاک نزدی اخیرا؟

پاسخ:
😄

زدم زود پاک کردم!

مگه چی شده؟👀

عروسی از هر ملیتی باشه لباس عروس داشته باشه قشنگه،آدم دلش وا میشه. من دوست چینی داشتم که تو چین با یک آلمانی ازدواج کرده بود و عکس هاش رو بهم نشون می داد و می گفت ما سه روز مراسم داریم با سه لباس.کلی عکس های رنگی با لباس های رنگارنگ گرفته بود.بعد بچه اولش تو چین به دنیا اومده بود و دومی بعد یک سال و نیم تو آلمان.می گفت تا ماه های آخر باردار ی تو چین بودم و همه میگفتن زود باش برو اگر بچه ات به دنیا بیاد جریمه میشی

پاسخ:
آره، کلا جشن گرفتن یه شروع جدید و عشق بین دو تا آدم قشنگه🙂

خوبه که شما هم دوست چینی داشتید و تجربه های مشابه دارید🙂

تو پستم یادم رفت بگم، بعد که رفتیم رستوران، عروس لباسش رو عوض کرد و لباس قرمز پوشید. قرمز تو فرهنگ چینی نشانه شادی هست.

همه بخاطر بچه دوم فکر کنم جریمه نمیشن! یعنی بعضیا مجاز هستند دو تا بچه داشته باشند.


۱۰ دی ۰۰ ، ۱۵:۲۴ صخره نورد

عکس ها خیلی قشنگ بودن :)

چقدر مهمونی!!! انقدر که شما تو کشور غریب مهمونی دارید، ما با فک و فامیل اینجا نداریم :))

همیشه خوش باشید :)

هر کشوری فرهنگ های ناخوشایند داره، اما شاید چون تعداد چینی ها زیاده و همه جای دنیا هم هستن، این تفاوت فرهنگی هم خیلی به چشم میاد!

پاسخ:
خدا رو شکر عکس ها رو دوست داشتید🥰

آره خدا رو شکر. من گاهی اوقات باید هی بگم نه! تا بتونم به زندگیم برسم! البته خب این ترافیک دورهمی ها همیشگی نیست.

ممنون. شما هم شاد و سلامت باشید🥰

دقیقا همین طوره که میگید.
۰۸ دی ۰۰ ، ۰۴:۲۸ ربولی حسن کور

سلام

ظاهرا همه اش را بهتون خوش گذشته چه خوب

مبارک باشه

اما واقعا جالبه کریسمس به جای بارش برف هوا گرم باشه ها!

پاسخ:
سلام

بله خوب بود و خدا رو شکر که رفتیم! آمار کوویدمون بدجور زده بالا!

همون روز کریسمس و فرداش گرم بود. الان با سویشرت نشستم :)  البته فردا دوباره گرم میشه! اُسکول شدیم از دست هوای تابستون اینجا :)) 

آره صبا جان، پارسال دخترم سرصحبت ما با هم فهمید که کریسمسه و از فیلم ها یاد گرفته بود که بابانویل میاد و بهش هدیه میده که بابانویل مجبور شد یه عروسک کوچک واسش کنار گلدون گذاشت که صبح ببینه و خوشحال بشه.... امسال هم که دیگه از پارسال منتظر بود که باز هم کریسمس بیاد و بابانویل باز هم به ایشون هدیه دادند دیگه! منتها این دفعه بابانویل یادش رفته بود که هدیه رو کنار درخت کریسمس میگذارن و فکر کرده بود مثل فرشته دندون است که میگذاره زیر بالش!! بهرحال که واسه دخترم عامل خیر شدی که دیگه هدیه کریسمس هم بگیره و با خوشحالی جار بزنه. من هم امسال خییییییلییییییییییییی به یادت بودم.

پاسخ:
عزیزم. دختر شیرینت رو ببوس از طرف من :*  هدیه هاش مبارکش باشه :) 

امیدوارم فقط باعث دردسر شما نشده باشم :)) 

دل به دل راه داره عزیزززززم :) 

اون چند خط اول قششششنگ مثل ایام عید قدیم خودمون بود که از این مهمونی در میایی میری تو یه مهمونی دیگه :))

آخی اونجا که گفتی داماد احساساتی شده بود و نمیتنسته مراسم را بجا بیاره! وووی چقدر دلم یه جوری شد از اینهمه صاف بودنش.

عکسها خیلی خوب بود. 

من نمیفهمم چرا با اینهمه قرنطینه و سفت و سخت گیری که استرالیا داره اصلا ا میکرون پاش به اونجا رسیده!  

دختر چشم درشت شیرازی را می دوستم :)) 

پاسخ:
دقیقا حس و حال شب عید هست، هوا هم سه روز بارونی، یه روز آفتابی مدل همون عیدای چند سال پیشا!🙂 

آره، خیلی قشنگ و خالص بود، همه احساساتی شده بودن! بعد مثلا میگن چینی ها بی احساسند🤐☹ یه مرد ایرانی این مدلی تا حالا رویت شده؟😏

🙂

کافیه یکی بیاد میشه این! حالا اگه بدونی چه وضعیه! صف آزمایش pcr از اینجا تا خود خدا😅🤪 کرونا هم نداشته باشی تو همون صف میگیری!

دختر شیرازی هم شما رو می دوسته عزیزززوم🥰😍
۰۶ دی ۰۰ ، ۱۰:۴۸ محبوب حبیب

راستی اینو بگم من این پست رو داشتم میخوندم توی ذهنم داشت پخش میشد:

شیراز. شیراز.. شیرااااز. شیرازه میگن نازه واسه اوفتوی چنگش...

 

خلاصه بعله :) پرچم شیراز بالاست حسابی. کلی میدوستیم شیراز رو و شیرازیا رو. 

پاسخ:
قربون شما برم که اینقدر خوبید😍🤩

شیرازی هام شماها رِ دوست می دارن (با لهجه بوخون😃)
۰۶ دی ۰۰ ، ۱۰:۳۵ محبوب حبیب

سلاااام

به به عجب عکسای قشنگی. خود فضای عروسی شبیه عمارتهایی هست که اینجا عروس دامادا میرن عکس میگیرن :دی 

بعنوان اولین عروسی چینی که رفتی، آیا غذا هم چینی خوردی یا گشنه برگشتی؟ اینکه کلا فعالیتی نداشتی و کل نزدی اونجا احتمال میدم نا نداشتی از گشنگی:دی

خدایی غذاهای ایرانی رو هیچ کجا ندارن. از نظر غذا هیچ ملتی نمی تونه با ما رقابت کنه:دی خوبه یه چیزی داریم تو دنیا تک باشیم و مایه ی مباهات مون باشه :دی 

 

چقدر به آخر کامنت یاسی جون خندیدم. آره راست میگه. ما با اون یه چینی مشکل داریم :دی 

پاسخ:
سلام عزیزم😍

اون پایه پلاستیکی بود، باد می اومد گلدون روش شونصد بار افتاد!!

رستوران چینی نبود. ولی غذای چینی هم میخورم😊 نه هر غذایی شون ولی خب تقریبا دستم اومده چیا رو میتونم بخورم.

غذاهای لبنانی و مصری و ... هم خوبند. ولی خب ما تنوع غذایی بالایی داریم و اندازه غذاهامون هم به نسبت پولی که میدیم خیلی زیاده واسه همین هیشکی ناراضی از رستوران ایرانی بیرون نمیاد.

😅

کریسمس مبارک!! به به! چه جالبه که تنها دوست خارجی یه خانم دوست داشتنی هستی! راستش تا حالا فکر می کردم همه کشورها موقع کریسمس برف میاد!!! اثرات اون فیلم کارتونی اسکروچ بود که برف میومد!!!!!! تازه توجه کردم که برخی کشورها نیم کره جنوبی هستند که فصل هاشون با من فرق داره!! من یه دوست چینی داشتم خیلی مهربون بود.

چه مناظر قشنگی! چه هوای زیبایی!! اینجا عروسی گرون تر بود یا ارزونتر نسبت به تالار؟!  یکی از دوستان خارجیم که توی ایران میخواست ازدواج کنه اول پیشنهاد داده بود که عروسیشون رو در پارک بگیرن تا درهزینه ها صرفه جویی بشه!!!

چقدر هوا پاک بود.....

 

پاسخ:
قربون شما عزیزم :) 

اتفاقا این چند روز خیلی یادت بودم. پارسال موقع شام کریسمس دخترت صدام رو شنیده بود که تو پیامم بهت گفته بودم امشب کریسمس هست و واکنش جالبی داشت :) 

واقعیتش هم این هست که تمام مناسب های میلادی مناسب همون نیمکره شمالی هست. اینجا بابانوئل و ... تو این هوا یه کم بی معنی هست. 
امسال خیلی غر نزدم که از نظر من تقویم اینا کلا بی معنی هست :)) 

دخترای چینی که منم می شناسم همه شون مهربون هستند! 


اینجا رو باید از شهرداری مجوز بگیری. من نپرسیدم چقدر واسه این مجوز پول دادند. شاید هم رایگان بوده! ولی رستورانی که رفتیم گرون بود. و قبلش برام توضیح داده بود که تو فرهنگ چینی خوب نیست که مهمونا بخوان کلی از محل مراسم تا رستوران رانندگی کنند و حتما هم باید خوب از مهمونا پذیرایی بشه و اینو هم گفته بود که اگر این رستوران نمی رفتند کلی جای رایگان واسه عروسی گرفتن هست! 

اینقدر که اینجا بارون میاد خب هوا هم پاک هست. کلا تعداد روزهای غیربارونیمون این تابستون خیلی کم شده!! 

من ترکم و از بین این همه شهر اگر بتونم بعد شهرم جایی رو انتخاب کنم برای زندگی قطعا شیراز هست و البته تا به حال هم نرفتم از شنیده ها و عکس ها و مردمی که شنیدم بسیار سهل گیر و مهربون هستند ، به همسرم می گم شیرازی هم بودی من مشکلی نداشتم .

حالا من برم اون ور آب چون چشمهای درشتی ندارم شاید با کره ای ها اشتباه گرفته بشم و کسی باور نکنه شرقی هستم .

 

پاسخ:
شما لطف داری به شیرازی ها رویا جان.

اگر همسرت شیرازی می بود می شد برای بچه تون خوند:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را 
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

:))


جالبه :)  اینجا گاهی که می خوان در مورد من حدس بزنند میگن ترک هستی :) 
البته از هر ۱۰۰ حدس ۹۰ تاشون همون اول میگن ایران :) 
۰۴ دی ۰۰ ، ۱۹:۱۶ آوای درون

چقدر عکسها خوش آب و رنگند :) قشنگ اکسیژن موج میزنه... 

در زیبایی شما شکی نیست خانوم :)

اونجا همش رستوران ایرانی میرین یا بخاطر آخر ساله؟ :)) فکر کن شام شب عیدشون آب دوغ خیار بشه :)))

پاسخ:
اون روز هوا نیمه ابری بود تازه! وقتی آسمون کاملا صاف و آبی باشه همین کادر کاملا کارت پستالی میشه!

منم در نگاه زیبای شما شکی ندارم عزیزم🥰

من خیلی اتفاقا تمایلی به رستوران ایرانی ندارم! ولی خب پیش اومد دو شب پشت هم برم من! 

خیلی باحاله خب🤣🤭🤪
۰۴ دی ۰۰ ، ۱۵:۵۳ یاسی ترین

وای چقدررررر عکسا قشنگ بودن 😍😍😍

آدم هوس می‌کنه عروس بشه اونجا 😁 فقط اینا باکلاسن یه کوچولو آروم آروم میرقصن تو اون فضا باید تا صبح ترکی برقصی 😂

 

آقا ما دلمون خواست روی زیبای شما رو ببینیم دختر شیرازی ♥️♥️♥️😘😘😘

 

خیلی بده که آدم بر اساس چیزی که راجع به ملیت‌ها و قومیت‌ها میگن، قضاوت کنه. قطعا همه آدما مثل هم نیستند. 

ما فقط با اون چینی‌ای بدیم که خفاش خورد 😭😭😭

 

پاسخ:
اینجا یکی از باغهای  گیاه شناسی سیدنی هست و جزو معروف ترین جاذبه های گردشگری!

رقص کجا بود خواهر🤪🤦‍♀️ فکر کردی چرا تولد من براش جذاب بوده! اینا عین عصا قورت داده ها ازدواج میکنند🤭😅فقط یه آهنگی اون بک گراند پخش میشد😏

خواهرم می گفت یه آهنگ بندری می گذاشتی ۴ تا کل می کشیدی یه کم دلت آروم شه😅🤣 گفتم من دلم میخواست ولی جو خیلی رسمی بود!

قربون شما عزیزم🥰 البته من زیبارویی خاصی ندارم! فقط بخاطر چشمان درشتم در جوامع شرقی مورد توجه قرار میگیرم😊 و هی چشمام رو می‌کنند تو چشمم🤣

آره، اصلا خوب نیست در مورد یه ملت به طور کلی قضاوت کرد!