غار تنهایی من

اینجا غار تنهایی من است و از افکار و احساساتم می نویسم.

آدرس وبلاگ قبلی ام:

gharetanhaei.persianblog.ir

بایگانی
آخرین مطالب

۱۳ اگست ۲۰۲۵

سه شنبه, ۲۲ مرداد ۱۴۰۴، ۰۳:۳۹ ق.ظ

دیروز بعد از یک ساعت دخترک با پرستار جدید کنار اومد و کلی با هم بازی کردن و ظاهرا که شاد بود. فردا هم قراره سه ساعت بیاد.

 

ولی خب شام درست نخورد که حدس زدم بخاطر وضعیت گوارشیش باشه.  شب که میخواست بخوابه هم کلی گریه کرد و بعد هم چندین بار بیدار شد که دیگه از ساعت ۴:۴۵ بغلش کردم و تو بغل من با هم خوابیدیم.

 

از همون دیشب به جناب یار گفتم اگر دخترک ناآروم باشه امروز رو مرخصی میگیرم. توان این همه جلسه رو ندارم و کارام هم حسابی عقب هست. پرستارش اومده منم اومدم پای لب تاپ که بشینم کار کنم با اینکه مرخصی گرفتم ولی حس میکنم کامیون از روم رد شده. 

۰۴/۰۵/۲۲

نظرات  (۲)

خسته نباشی عزیزم، مادر بودن کار راحتی نیست اصلا، مخصوصا که شاغل باشی و‌مخصوصا توی دیار غربت😘😘😘

پاسخ:
سلامت باشی عزیزم.

اوهوم. به هیچ وجه کار راحتی نیست :|

:* :*

صبا جون همش میخوام برات کامنت بگذارم وقت نمیشه! کاش قابلیت پیام صوتی هم داشت!

واقعا خدا قوت بهت. مادر بودن کار سختیه، شاغل باشی یه جور، نباشی هم یه جور. دست تنها باشی که دیگه رسما صاف میشی ببخشید :)

من فعلا مرخصی هستم. بیشتر وقت ها خوشحال و سپاسگزارم از اینکه این فرصت رو دارم که لحظه لحظه ی رشد عزیزم رو ببینم و مجبور نیستم کار کنم. ولی گاهی هم دلم برای روابط اجتماعیم، محیط کارم، کار کردن تنگ میشه و البته گاهی هم پیش میاد که دلم میخواد فرار کنم و به کار پناه ببرم:)) فکر می کنم اگر کسی رو اینجا داشتم که کمکم کنه باز هم مرخصیم رو تمدید می کردم ولی الان برای حفظ سلامت روحی خودم فکر نمی کنم بیشتر از یک سال خونه بمونم. 

میدونم که پرستار داشتن هم داستان های خودش رو داره ولی باز توی این سنی که دخترکت داره، بهتر از مهد هست براش. به خصوص اینکه خودت هم خونه هستی و نظارت داری.

در مورد اون پستی که درباره سختی های مادر بودن نوشتی: برای من نسبت لدتی که میبرم به سختی که می کشم هشتاد به بیست هست. و اینکه سختی هاش به سرعت از یادم میره. اینو نمیگم که به تو یا مادرهای دیگه حس گناه بدم که چرا بچه داری برای شما شیرین نیست، میگم که بدونی اگر مادری کمتر گله می کنه لزوما از پنهان کاری و تظاهر کردنش نیست، یا از ترس به بی مهری متهم شدن. واقعا ادم ها و شرایطشون خیلی متفاوته. سن، کاراکتر، موقعیت کاری و خانوادگی، خود بچه، داشتن کمک، وضع مالی، رابطه با همسر هورمون ها، و خیلی فاکتورهای دیگه دخالت دارند همونطور که حتما خودت میدونی بهتره که ما خودمون و شرایطمون و بچه مون رو با هیچکس مقایسه نکنیم و فقط تمرکز کنیم روی زندگی خودمون. تو داری بهترین کاری که ازت برمیاد رو برای بچه و خانوادت انجام میدی و باید به خودت افتخار کنی. حتی اگر خسته و ناراحت میشی. این روزها هم میگذره و دخترک بزرگ میشه و باز برمیگردی به روتین دلخواهت.

 

قسمت هایی رو که از کارهای دخترک مینویسی خیلی دوست دارم.

پاسخ:
مرسی مونا جون از اینکه میخونی و هر وقت بتونی هم کامنت میگذاری. 

متقابلا به خودت هم خدا قوت میگم.

من دیروز کامنتت رو خوندم و خیلی به این فکر کردم که اگر مثلا منم کل یکسال اول رو مرخصی میگرفتم اوضاع چطور پیش می رفت؟!

به نتیجه ی خاصی نرسیدم واقعیتش! تا یه حدی خوشحالم که خب از خونه کار میکردم و با همه مشقات و سختی هاش حس جدا افتادگی و ... رو نداشتم! و همزمان شاهد تک تک لحظه های رشد دخترک بودم. 
با بچه زیر یکسال که چند بار در روز میخوابه خیلی سخته که بخوایی فعال باشی. منظورم فعالیت های متفرقه و گردش هست. یعنی یه جورایی یه خونه نشینی اجباری رو داری در هر صورت و فعالیت های خارج از خونه ت خیلی محدود میشه. 
می دونم هم بخشی از خستگی های من بخاطر استرس کار و ... هست. 
ولی باز هم فکر میکنم اگر کاملا خونه بودم همچنان خستگی زیاد رو داشتم! بخاطر نخوابیدن های مکرر و طولانی. بخاطر وابستگی انحصاری دخترک تو یه سری مسائل به من! 
بگذریم. 
همونطور که خودت گفتی شرایط آدمها با هم فرق داره از خیلی جهات. 
منم قصدم مقایسه نبوده و نیست و نخواهد بود. 
واقعیاتی رو که خودم در حال تجربه ش هستم رو بیان کردم و خوشحالم برات که تجربیات تو از بچه داری تا اینجا خیلی متفاوت بوده و حس های خوبت بیشتر بوده. امیدوارم روز به روز این حس ها واست بیشتر بشه و فشاری که بر روی من و امثال من هم هست با بزرگ شدن بچه ها کمتر بشه و بتونیم لذت بیشتری از مادری ببریم. 

و البته یه بخش دیگه ای از هدفم از نوشتن اون پست این بود که اگر مادر دیگه ای هم تو شرایط مشابه هست فکر نکنه خودش مشکل داره و اون تنهاست که چنین حس هایی رو داره. چیزی که من بارها در مورد خودم فکر کردم که ضعیفم! مسیر اشتباه میرم! و خیلی چیزهای دیگه! 


ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی