بازی فینال جام جهانی به وقت اینجا ساعت ۲ بامداد بود که قاعدتا ما ندیدیم.
از برد آرژانتین خوشحال شدم! قبلا گفته بودم که من نژادپرستی معکوس دارم!
از اول این جام که اصلا هیچ اهمیتی واسم نداشت فقط به این فکر کردم که روزی میاد که کشور من میزبان جام جهانی بشه؟!
که مردم من میزبان شادی باشند؟ که مردم آزادانه رسم مهمانی نوازی از این همه توریست رو بجا بیارن؟
میاد روزی که بجای اینکه فرودگاه قطر و هواپیمایی قطر از معتبرترین هواپیمایی های دنیا باشه، کشور من بشه هاب پروازی؟ فرودگاه کیش و قشم و بندرعباس و بوشهر بشه محل استاپ میلیون ها مسافر ترانزیت که قصد سفر از غرب به شرق دنیا یا بالعکسش رو دارند؟!
یه روزی میاد که پتروشیمی های ایران پر بشه از نیروی کار بین المللی! و کشورهای دیگه چون درآمد تو ایران بالاست واسه کار پیدا کردن تو ایران سر و دست بشکنند!؟
شنبه داشتیم می رفتیم خرید و تو ماشین هم آهنگ ایرانم از هنگامه در حال پخش بود و من چشام پر از اشک بود! یهو این بیلبورد رو دیدم! اولش فکر کردم توهم زدم! ولی خب درست دیده بودم! بعدا فهمیدم هموطنان عزیز برای اطلاع رسانی به جامعه استرالیا و حمایت از مردم ایران و امیدبخشی این بیلبورد رو با هزینه شخصی راه اندازی کردند.
هر چند که جامعه استرالیا به اندازه کافی در مورد ایران میدونه! مثلا هفته پیش که راهپیمایی بزرگی تو سیدنی بود! من و جناب یار از صبحش بیرون بودیم و تیشرت با طرح انقلابی پوشیده بودیم و جالب بود که مردم می دونستند راهپیمایی هست و چند بار واکنش نشون دادن و پرسیدن راهپیمایی می روید و ... .
بگذارید یه خلاصه ای از فعالیت هایی که تو سیدنی انجام میشه و همگی مردمی هست رو اینجا بگم جهت ایجاد امید و دیدن همبستگی هموطنانمون:
گروههای مختلفی تشکبل شده برای فعالیت های مختلف. مثلا یه گروه تلگرامی هست فقط برای کمک مالی به مجروحین و خانواده های زندانیان سیاسی این روزها! لینک هایی وجود داره که نیازها رو تو ایران بررسی میکنند و افراد امینی که پول از اینجا به حسابشون منتقل میشه و ریز جزییات خرج ها رو هم خیلی شفاف گزارش میدن. نمونه ی کسانی که بهشون کمک شد: هفته پیش مادر جوان بارداری که سه تا بچه دیگه هم داشت و همسرش در حمله به مسجد زاهدان به قتل رسیده بود مورد حمایت قرار گرفت تا زمان زایمانش و قرار شد حامی بعدتر هم جهت اشتغال خانم در کارگاههای تولیدی اقداماتی انجام بده.
یا یک نفر هست که فقط تمرکزش روی کمک به کسانی هست که این روزها چشمشون آسیب دیده!
بازارچه خیریه راه اندازی شد علاوه بر جمع آوری کمک به صورت عادی. که استقبال ازش بی نظیر بوده!
جدای از مسایل مالی یه عده از پنج شنبه پیش جلوی پارلمان سیدنی تحصن کردند به هدف اخراج کاردار ایران از استرالیا و ... و تا چهارشنبه ی این هفته تحصن ادامه داره. سازماندهیش به این صورت هست که هر روز رو تقسیم کردند به دو شیفت روز و شب و هر کس میتونه اعلام آمادگی کنه واسه یکی از شیفت ها! که فقط به یه عده فشار نیاد! شب تا صبح کسی خسته نشه و بتونه بعدش استراحت کنه! و خب هیچ وقت هم جلوی پارلمان خالی نشه تو این یک هفته! اینجا مثلا تابستون هست ولی این هفته هوا سرد و بارونی بود! هر چند که در مقایسه به سرمای کشورهایی مثل نروژ و ... چیزی نیست که هموطنانمون در اون کشورها هم چنین حرکتهایی رو انجام دادند.
بعد از اون طرف گویا یه عده از هموطنانی که رستوران یا خدمات پذیرایی داشتند واسه کسانی که جلوی پارلمان هستند غذای رایگان می فرستند.
و خیلی کارهای دیگه که من متاسفانه از ریز جزییاتش خبر ندارم ولی میدونم یه عده شبانه روز اینجا دارن تلاش میکنند که کشورمون رو پس بگیرن.
صبح میشه این شب.
پ.ن: فقط کامنت هایی رو تایید میکنم که یا آدرس وبلاگ داشته باشه یا ایمیل.