غار تنهایی من

اینجا غار تنهایی من است و از افکار و احساساتم می نویسم.

آدرس وبلاگ قبلی ام:

gharetanhaei.persianblog.ir

بایگانی
آخرین مطالب

۴۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ماجراهای کاری» ثبت شده است

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۴ شهریور ۹۶ ، ۱۲:۳۰
صبا ..

خفتگان را خبر از محنت بیداران نیست

تا غمت پیش نیاید غم مردم نخوری.


کتاب ملت عشق رو که می خوندم به وضوح و صریحا شمس رو عامل آشنایی مولانا با مست و جزامی و گدا و روسپی و ... می دانست که از دیدگاه اونا هم بتونه به دنیا نگاه کنه.

به خودم که نگاه می کنم و شرایطی که درش قرار دارم. محیط کارم باعث شد با طیف وسیعی از آدم هایی آشنا بشم که محال بود در شرایط عادی سر راهم قرار بگیرند. مسائل و داستان ها و مشکلاتی رو دیدم که حتی قبل از جابه جاییم به اینجا به ذهنم هم خطور نمی کرد. هیچ وقت آدم مرفه و بی دردی نبودم ولی خب هیچ وقت هم نوع انتخاب هام و محیط اطرافم بهم اجازه نمی داد که اینقدر مستقیم همه چیز رو لمس کنم.

خیلی صبح ها که واقعا به سختی از رختخواب جدا میشم؛ تو راهم به این فکر می کنم که کمتر کسی هر روز به چالش صبر دعوت میشه و تو دعوت شدی؛ پس از فرصتت استفاده کن.

 از بی دردی خیلی ها گاهی دردم می گیره؛ (نه از اینکه در رفاه هستند) ولی واقعا خیلی از آدم ها فرصت و موقعیت قرارگیری در وضعیت کمک کردن براشون پیش نمیاد؛ نمیگم نمی خوان چون واقعا محیط اطراف آدم گاهی مانع از دیدن خیلی چیزها میشه.

درسته که از محیط کارم و عوامل وابسته ش خیلی ناراضیم ولی خب نباید از حق بگذریم که باعث شده دیدگاهم به دنیا تکون اساسی بخوره؛ باعث شده که از خیلی چیزها نترسم و تو خیلی موقعیت ها دست وپام رو گم نکنم. 

امیدوارم تجربه های این روزهام رو هیچ وقت فراموش نکنم و در جهت انسان شدن؛ و بهتر شدن گام بردارم.

۲ نظر ۲۱ شهریور ۹۶ ، ۱۵:۲۰
صبا ..

از در که میاد تو میگه اینجا چقدر شلوغه!! اتفاقی افتاده؟!!


بهش میگم بیرون منتظر باشید تا کارتون انجام بشه؛ 


میگه پام درد می کنه تو بشینم؟ سرمو به علامت جواب مثبت تکون میدم. میگه اگه میشه کار من زودتر انجام بدین چون وقت من طلاست!! استاد جامعه شناسی هستند و کتاب دارن در مورد اینکه بشر اولیه چی چی بوده؟!! 

همکار بهش میگه منظورتون اینه که کار بقیه مردم رو ول کنیم کار شما رو انجام بدیم. به گفته خودش قانع میشه.


از افتخارات و شاگرداش میگه. از وقتی که باید برای کتاباش بگذاره و انتقادش به ساختار نظام!!


ولی نمی دونه چرا اداره ما شلوغه!! و وقتی به صورت غیر مستقیم بهش میگیم جامعه اینجاست آقای دکتر جامعه شناس!! راه کوچه علی چپ رو در پیش می گیره!!


چهره ش که میاد جلوی چشمم دردم میاد. صداش که میاد تو ذهنم که از افتخاراتش میگه دردم میاد. 


خروار خروار مقاله حقیقتا مزخرف علمی سالانه تو دانشگاههای ما تولید میشه؛ چندتاشون دردی از این جامعه دوا می کنه؟!


دلم می خواست بگم؛ شما با این همه منم منم؛ جز تولید درد کار دیگه ای هم برای جامعه کردی؟!!


۵ نظر ۱۹ شهریور ۹۶ ، ۲۰:۰۰
صبا ..
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۲ شهریور ۹۶ ، ۱۸:۲۲
صبا ..
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۵ مرداد ۹۶ ، ۱۸:۱۷
صبا ..
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۴ تیر ۹۶ ، ۱۸:۳۵
صبا ..

بعضی موقع ها ارباب رجوع هامون یه جوری قربون صدقه میرن و دعا می کنند که الهی هر چی از خدا می خوای بهت بده و ... که فکر می کنم دنیا این همه چرخید و چرخید تا من برسم به این نقطه که یه همچین دعایی بهم برسه.

 خدایا تو قطعا صدای انسان های دلشکسته رو می شنوی.

۱ نظر ۱۲ تیر ۹۶ ، ۱۵:۲۹
صبا ..
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۰ تیر ۹۶ ، ۱۸:۳۵
صبا ..
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۱ اسفند ۹۵ ، ۱۴:۰۷
صبا ..
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۳ اسفند ۹۵ ، ۱۴:۱۱
صبا ..