امروز روز کاریم نیست ولی از پرستار دخترک خواستم بیاد تا بتونم یه کم کار کنم و یه چیزایی رو جلو ببرم.
یه برنامه ای تو محل کارمون داریم که قبلا فقط برای دانشجوهای آلمانی بود (به این دلیل که رییس بزرگ من آلمانی هست) و در واقع یه همکاری بین سازمان ما و یکی از دانشگاههای آلمان بود که دانشجوها می تونستن بیان و تز ارشدشون رو با ما بردارن. حالا امسال همون برنامه رو توسعه دادن و گفتن همه از همه جای دنیا میتونند براش اقدام کنند ولی ما خودمون دیگه اسکالرشیپ نداریم و هر کی از هر جا دلش خواست اسکالرشیپ بگیره بیاد.
من و همکارم هم یکی دو تا پروژه تعریف کردیم که مشترکا سوپروایزر باشیم چون واسه من که پارت تایم کار میکنم و خیلی کم میتونم حضوری برم سخته تنهایی سوپروایزر باشم. بعد دیروز داشتیم در مورد رزومه ها حرف می زدیم که چند تا اپلای کردن که همکارم گفت یه دانشجوی ایرانی هم اپلای کرده! من هیچی نگفتم اون موقع! چون ایمیلش رو ندیده بودم و فکر میکردم طرف مثلا دانشجوی اینجاست!
بعد رفتم چک کردم که چند ماه پیش که من مرخصی بودم ایمیل زده بوده و دانشجوی دانشگاه امیرکبیر بود و روزمه خوبی هم داشت. دیروز همکارم بهش ایمیل زده بود و بلافاصله جواب داده بود که من میخواستم با شما ریموت کار کنم و الانم هیچ اسکالرشیپی ندارم و امکان اینکه حضوری بیام رو هم اصلا هم ندارم اگر شما با ریموت مشکلی ندارید که من اقدام کنم! این خودش برای من روضه ی سنگین محسوب میشه! :((
-----
سه شنبه هم که روز کاریم نبود جنی اومد پیش مون. از خونه فعلی مون تا خونه اونا نزدیک یک ساعت رانندگی فاصله هست. خودش پیشنهاد میده که بیاد دیدنمون. هر سری هم میاد کلی چیز میز میاره. این سری کلی غذا و و خوراکی و هدیه آورده بود. یه شیشه بزرگ قرص ویتامین سی هم آورده بود میگفت وقتی یه ذره حس سرماخوردگی داری بخوری زودی حالت خوب میشه چون این قرص قابلیت جذبش بالاست. گفتم خب باشه من خودم میخرم ازش دیگه. میگفت سری های بعد بخر. الان اینو واسه شما آوردم. وقتی میاد قشنگ حس من این هست که یه مامان مهربون اومده خونه مون و کلی حالم خوب میشه. دخترک هم حالش باهاش خوبه و با هم حسابی بازی میکنند.
----
دخترک چند روزی بود که یه چیزی شبیه صدای عطسه رو مدام تکرار میکرد. (هَچِم) همیشه هم یه شکل میگفت و ما برامون جالب بود که منظورش چیه و داره چی رو تقلید میکنه! از پرستارش هم می پرسیدم تو چیز این مدلی یادش دادی میگفت نه! من فکر کردم تو زبان شما معنی داره!! بعد دیروز یهویی کشف کردم!!
یه واکر داره که دماغ داره و وقتی دماغش رو فشار میدی دقیقا میگه هَچِم و excuse me! و طوطی کوچولوی ما این چند روز داشته ادای اون رو درمی آورده!
دیگه برم کار کنم :)