مسولیت موقت!
امروز اولین روز کاری م در سال ۲۰۲۰ هست.
فکر میکنم فعلا مسولیت اصلی م این باشد که تا چند روز به همه دوستان غیرایرانی علاقه مند به مباحث سیاسی توضیح دهم که مردم کشورم را با تروریست هایی که حاکمیت دستشان است اشتباه نگیرند - اکثریت مردم کشور من را گروگانهایی تشکیل می دهند که اگر اعتراض کنند جوابشان گلوله هست - اقلیتهایی هم وجود دارند که فکر میکنند الان آخر الزمان است و با چسبیدن به عقاید پوسیده و متحجرانه شون و با محکوم کردن و به سخره گرفتن سایرین فکر میکنند که مهر "و قلیل من الاخرین" را نصیب خود میکنند و به قول یکی از رفقا فقط انها هستند که در الکی که این روزها سوراخ هایش خیلی ریز شده باقی می مانند. باید توضیح بدهم که مردم کشور من بازیچه بودند و این روزها کم کم برای عده کثیری از آنها ماهیت واقعی حاکمیت تروریستی که تکیه بر کمونیسم دارد و به واسطه تحریک کمونیست ها توهم قدرت دارد عیان می شود و مردم کشور من این روزها نه تنها داغدار عزیزانشان هستند که داغ فریب ۴۰ ساله برایشان سنگین تر هست و البته که باید توضیح بدهم که فکر نمی کنم به این زودی ها بشود به روزی فکر کرد که کشور من از صدر خبرها پایین بیاید.
اما در خلوت خودم به این فکر میکنم که چقدر دلم میخواد وعده معاد حقیقی باشد - انتقام تک تک لحظه هایی که مردم سرزمین من تجربه می کنند در این دنیا میسر نیست. دلم میخواهد دنیایی باشد که بشود درش بازخورد قطره قطره اشک ها - تمام تپش قلب ها و تنگی نفس ها - تمام آه ها - تمام داغ ها - تمام بغض ها - تمام خفه خون گرفتن ها را دید. مسببین این همه خفت در این دنیا فقط یکبار می توانند بمیرند و این اصلا عادلانه نیست. از ته قلبم دلم می خواهد که وعده معاد حقیقی باشد.
دلم می خواست در اولین فرصت از لحظه های شاد سفرم بگم. ولی اینقدر خشمگینم و اینقدر اوضاع نگران کننده است که دستم به نوشتن از شادی نمی رود.
به خودم قول داده ام دیگر ننوشتن را به عنوان راهکار انتخاب نکنم. امیدوارم موفق باشم.
از لطف و محبت همه دوستان بی نهایت سپاسگزارم. امیدوارم بتوانیم روزی در شادی کنار هم باشیم.
نه نه منظورم مثال بود اگر و می شد که به مدینه فاضله خودش نزدیک بشه که متاسفانه حتی غیر فاضله هم نشد. در ضمن ما چون سر مرز زندگی می کنیم به جهت ضرورت کاری خودم و بعد از سالها نا امنی وقتی سپاه آمد در میدون و تونست مرز رو امن کنه و از اشرار افغانی مردم رو نجات بده و قاچاق و... ما ممنون سپاه هستیم. و قدردان سردار که حتی از اسمش داغش می ترسید. و مرز ما رو امن کرد. این آخرین پیام. یا حق