25 جولای ۲۰۲۵!
دخترک وقتی ۴ ماهش بود وقتایی که شدید گریه می کرد وسطش خیلی واضح میگفت ماما!
ولی از ۶-۷ ماهگی که شروع کرد به گفتن اصوات به صورت ارادی دیگه نگفت ماما و هر موقع هم بهش میگفتیم بگو ماما! میگفت بابا :))
تا اینکه پدرش کشف کرد ایشون نمی تونه میم رو تلفظ کنه و وقتی میگه بابا منظورش همون ماما هست.
پرستارش هم خیلی دوست داره دخترک بگه ماما. بخاطر همین روی تلفظ م باهاش کار میکرد. امروز بالاخره شنیده شد که گفت ماما ولی دوباره خیلی سریع برگشت به بابا گفتن :))
گفته بودم که میگه "چی شد"! من فکر میکردم همینجوری تقلید میکنه. اون روز داشت ناهار میخورد. من یهو سرفه کردم. بهم میگه چی شد؟!! یعنی من هم ذوق کردم قد آسمونها و هم ترسیدم که خدایا این می فهمه چی میگه و کاربردش رو بلده!!
یا خیلی سریع داشت چهاردست و پا می رفت! عمه ش ازش پرسید کجا میری؟ گفت هیچ جا!! :))
غیر از "چی شد" الان "چطو شد" و " بدچی شد" (بعد چی شد) رو هم میگه!!! بچم از جمله به حرف افتاده :))
از قبل یه برچسب میوه عشق داشتم مربوط به دخترک. از این به بعد قسمت های شیرین مربوط به دخترک رو هم برچسب میوه عشق می زنم. در مورد قسمت های سخت هم ایشالله به زودی می نویسم!
واااای خوداااا