غار تنهایی من

اینجا غار تنهایی من است و از افکار و احساساتم می نویسم.

آدرس وبلاگ قبلی ام:

gharetanhaei.persianblog.ir

بایگانی
آخرین مطالب

رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن :)

چهارشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۹، ۰۴:۱۲ ق.ظ

رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن

ترک من خراب شب گرد مبتلا کن

ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها

خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن

از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی

بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن

ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده

بر آب دیده ما صد جای آسیا کن

خیره کشی است ما را دارد دلی چو خارا

بکشد کسش نگوید تدبیر خونبها کن

بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد

ای زردروی عاشق تو صبر کن وفا کن

دردی است غیر مردن آن را دوا نباشد

پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن

در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم

با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن

گر اژدهاست بر ره عشقی است چون زمرد

از برق این زمرد هی دفع اژدها کن

بس کن که بیخودم من ور تو هنرفزایی

تاریخ بوعلی گو تنبیه بوالعلا کن

 

 

خب وسط کار آهنگ ها رسید به این آهنگ از شهرام ناظری :) 

یه چیز خنده دار بگم من یکی از فانتزی هام این هست که اگر فرد مورد نظر وارد زندگیم شد و اگه خدا خواست دعوامون شد :))  بهش بگم :

رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن!  بعد اون همین جور نره بعد من داد بزنم : 

ترک من خراب شب گرد مبتلا کن :)) 

 

۹۹/۰۵/۰۸
صبا ..

شعر

مولانا

نظرات  (۱۳)

😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

عاالی بود

ولی اقایون نمیفهمن برو یعنی نرو

برو یعنی حتما بیا در اغوشم بگیر

بیا سربه سینه ات نهم

😂😂😂😂🤗🤗🤗🤗

 

خب پس تا چندوقت دیگه شیرینی رو خوردیمو عروسی رو افتادیم😘😘

دست وجیغ و هورا

پاسخ:
راستش گویا من مراتب ناز کردن رو بلد نیستم  و وقتی میگم برو یعنی برو !!  :)) 



تا زمانی که فرد مناسب پیدا نشه که قاعدتا عروسی هم در کار نیست! پس فعلا دستها رو به دعا بلند کنید که هر چه زودتر فرد موردنظر پیدا بشه بعد در مورد عروسی اینا وقت هست گفتگو کنیم :))

این شیوه دعوا کردن بیشتر استایل زمان قاجاری رو داره که :) 

خیلی شیک و کلاسیک طوره! 

پاسخ:
درسته خیلی شیک و کلاسیک طور هست😀

ولی دعواهای زمان قاجار فکر نکنم این شکلی بوده باشه. بوده آیا؟

خدا بیامرزه همه ی رفتگان را، مادربزرگ من همیشه میگفت عروس بر تخته معلوم نیست نصیب کدوم بدبخته :)) حالا بدبخت را فکر کنم منظورش کسی هست که تو دام عشق عروس خانم افتاده خخخ 

ارزو میکنم برات با کسی همراه بشی که بهترین خاطرات و روزها را با همدیگه بسازید:) حالا اگر خارجی هم بود من قبول میکنم اون بیت شعر را بهش تفهیم کنم و یادش بدهم وقتی تو اون بیت شعر را خوندی، چکار کنه :)))

 

پاسخ:
خدا رحمتشون عزیزم🙏

نشنیده بودم این ضرب المثل رو 😃

مرسی عزیزم🥰

حوصله خارجی ندارم زری جون :))

به قول اطرافیان امپراطور در سریال همیشه پخش جومونگ: امپراطور، تجدید نظر کنید...

پاسخ:
😃😃😃😃

من هیچ وقت جومونگ ندیدم.

در واقع از سریال های کره ای فقط یانگوم رو دیدم.

تجدیدنظر تو این چیزا راحت نیست، باید پیش بیاد و تو مجبور به فکر کردن بشی.

نه، فکر نکنم از این فانتزی ها برام تا حالا پیش اومده باشه. 😁

پاسخ:
در هر صورت امیدوارم شاد و سلامت باشید در کنار هم🙏

:)) در مورد من که هر چی فکر می کردم نشد!! ساده ترینش اینکه میخواستم موقع عقد بگم با اجازه امام زمان و .... این ساده ترین خواسته بود که دیگه گفتم اگه ازدواج کنم حتما انجام میشه اما نشد!! یه جوری و توی یه شرایطی عقد کردیم که خودش داستان بسیار مفصلیه.... با چه دلایلی همسر خارجی رو برای خودت رد کردی؟ به نظرم میتونه خیلی خوب باشه مثلا اروپایی. من سه  تا از دوستانم همسرشون اروپایی است یکی آلمانی و فرانسوی و هلندی. و بسیار خوشبخت هستند... تازه زندگی جذاب تر هم میشه.

پاسخ:
عزیزم. خب این چیزا فانتزی ذهنی هست نشه هم مشکلی پیش نمیاد. امیدوارم چیزهای اصل کاری درست باشه :)

در اینکه ازدواج با خارجی مزایای خاص خودش رو داره شکی نیست و البته در سخت بودنش هم شکی نیست.

من در حال حاضر توانایی روانی (از ابعاد مختلف) برای مدیریت کردن چنین ازدواجی رو ندارم. 

من دنبال یه زندگی ساده و آروم هستم با یکی شبیه خودم. شاید اگر یه جایی مثل محیط کار مدت های طولانی با یه غیرایرانی سروکار داشته باشم و یواش یواش بشناسمش و بفهمم بهم شبیه هست اوکی باشم با این موضوع. ولی خودم داوطلبانه نمیرم با غیرایرانی به قصد فقط رابطه آشنا بشم.

داشتم زیر لب این شعر رو زمزه می کردم که اومدم تو وبلاگ شما، دیدم همین شعر رو پست کردی! 

پاسخ:
چه خوب و چه جالب :)) 

شما که اهل شعر و شاعری هستی تو مکالمه هاتون با همسرت از این فانتزی ها ندارید؟ ‌:) 

فکر کن اگر غیرفارسی زبان باشه؛)) همینطور نگاهت میکنه میگه دقیقا من الان چکار کنم؟! 

خیلی باحال بود این پستت 

پاسخ:
غیرفارسی زبان نخواهد بود عزیزم.

قبلا این مساله بررسی و حل شده است😀 

پ.ن: چند ساعت بعد اومدم جوابم به کامنتت رو خوندم. دیدم شبهه ناک هست.
مساله ی اینکه فرد موردنظر خارجی نباشه بررسی و حل شده، یه وقت فکر نکنید مساله پیدا شدن فرد موردنظر حل شده!! اون پرونده به شدت باز هست😄😃😀 و اصلا قراره فراخوان بدیم هر کی هر جا هست بیاد خودش رو معرفی کنه ببینیم آخرش این پرونده ختم میشه یا الی الابد قراره باز باشه!

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآخ گفتی
دقیقا منم آرزوم بود یکی باشه بهش اینو بگم یه بار. ولی اون یارو قبل از اینکه من بخوام چیزی بگم کلا قهر میکرد میرفت. منم هی با خودم میگفتم آقو من هنو میخواستم شعر بخونم :)))

پاسخ:
ایشالله به زودی کسی که لیاقت کافی رو داشته باشه وارد زندگیت بشه عزیزم که نه تنها  واسش شعر بخونی که براش شعر هم بگی.
۰۸ مرداد ۹۹ ، ۱۱:۲۰ محبوب حبیب

:))

آقا عموما کافیه به مردها بگی برو، درسته منظور خانم‌ها نرو هست ولی راست راستکی میرن :دی

پاسخ:
من فقط میگم بره سر به بالین بگذاره نمیگم که جایی بره، اینجوری اون بخوابه اعصابش آروم میشه، منم تو خلوت خودم آروم میشم😄😆

فانتزیاتو دوست دارم:))))))

پاسخ:
😃😀😃😀

من خودتو دوست دارم🥰

:))))

پاسخ:
:))) 


😆😆 خیلی صحنه‌ی قشنگی میشه واقعاً 

پاسخ:
دیگه اینجوری دوباره آشتی میکنیم :))