غار تنهایی من

اینجا غار تنهایی من است و از افکار و احساساتم می نویسم.

آدرس وبلاگ قبلی ام:

gharetanhaei.persianblog.ir

بایگانی
آخرین مطالب

۳ مطلب در آذر ۱۴۰۱ ثبت شده است

بازی فینال جام جهانی به وقت اینجا ساعت ۲ بامداد بود که قاعدتا ما ندیدیم. 

 

از برد آرژانتین خوشحال شدم! قبلا گفته بودم که من نژادپرستی معکوس دارم!

 

از اول این جام که اصلا هیچ اهمیتی واسم نداشت فقط به این فکر کردم که روزی میاد که کشور من میزبان جام جهانی بشه؟!

 

که مردم من میزبان شادی باشند؟ که مردم آزادانه رسم مهمانی نوازی از این همه توریست رو بجا بیارن؟

 

میاد روزی که بجای اینکه فرودگاه قطر و هواپیمایی قطر از معتبرترین هواپیمایی های دنیا باشه، کشور من بشه هاب پروازی؟ فرودگاه کیش و قشم و بندرعباس و بوشهر بشه محل استاپ میلیون ها مسافر ترانزیت که قصد سفر از غرب به شرق دنیا یا بالعکسش رو دارند؟!

 

یه روزی میاد که پتروشیمی های ایران پر بشه از نیروی کار بین المللی! و کشورهای دیگه چون درآمد تو ایران بالاست واسه کار پیدا کردن تو ایران سر و دست بشکنند!؟

 

 

شنبه داشتیم می رفتیم خرید و تو ماشین هم آهنگ ایرانم از هنگامه در حال پخش بود و من چشام پر از اشک بود! یهو این بیلبورد رو دیدم! اولش فکر کردم توهم زدم! ولی خب درست دیده بودم! بعدا فهمیدم هموطنان عزیز برای اطلاع رسانی به جامعه استرالیا و حمایت از مردم ایران و امیدبخشی این بیلبورد رو با هزینه شخصی راه اندازی کردند.  

هر چند که جامعه استرالیا به اندازه کافی در مورد ایران میدونه! مثلا هفته پیش که راهپیمایی بزرگی تو سیدنی بود! من و جناب یار از صبحش بیرون بودیم و تیشرت با طرح انقلابی پوشیده بودیم و جالب بود که مردم می دونستند راهپیمایی هست و چند بار واکنش نشون دادن و پرسیدن راهپیمایی می روید و ... . 

 

بگذارید یه خلاصه ای از فعالیت هایی که تو سیدنی انجام میشه و همگی مردمی هست رو اینجا بگم جهت ایجاد امید و دیدن همبستگی هموطنانمون:

گروههای مختلفی تشکبل شده برای فعالیت های مختلف. مثلا یه گروه تلگرامی هست فقط برای کمک مالی به مجروحین و خانواده های زندانیان سیاسی این روزها! لینک هایی وجود داره که نیازها رو تو ایران بررسی میکنند و افراد امینی که پول از اینجا به حسابشون منتقل میشه و ریز جزییات خرج ها رو هم خیلی شفاف گزارش میدن. نمونه ی کسانی که بهشون کمک شد: هفته پیش مادر جوان بارداری که سه تا بچه دیگه هم داشت و همسرش در حمله به مسجد زاهدان به قتل رسیده بود مورد حمایت قرار گرفت تا زمان زایمانش و قرار شد حامی بعدتر هم جهت اشتغال خانم در کارگاههای تولیدی اقداماتی انجام بده. 

یا یک نفر هست که فقط تمرکزش روی کمک به کسانی هست که این روزها چشمشون آسیب دیده!

بازارچه خیریه راه اندازی شد علاوه بر جمع آوری کمک به صورت عادی. که استقبال ازش بی نظیر بوده! 

جدای از مسایل مالی یه عده از پنج شنبه پیش جلوی پارلمان سیدنی تحصن کردند به هدف اخراج کاردار ایران از استرالیا و ... و تا چهارشنبه ی این هفته تحصن ادامه داره. سازماندهیش به این صورت هست که هر روز رو تقسیم کردند به دو شیفت روز و شب و هر کس میتونه اعلام آمادگی کنه واسه یکی از شیفت ها! که فقط به یه عده فشار نیاد! شب تا صبح کسی خسته نشه و بتونه بعدش استراحت کنه! و خب هیچ وقت هم جلوی پارلمان خالی نشه تو این یک هفته! اینجا مثلا تابستون هست ولی این هفته هوا سرد و بارونی بود! هر چند که در مقایسه به سرمای کشورهایی مثل نروژ و ... چیزی نیست که هموطنانمون در اون کشورها هم چنین حرکتهایی رو انجام دادند. 

بعد از اون طرف گویا یه عده از هموطنانی که رستوران یا خدمات پذیرایی داشتند واسه کسانی که جلوی پارلمان هستند غذای رایگان می فرستند.

 

و خیلی کارهای دیگه که من متاسفانه از ریز جزییاتش خبر ندارم ولی میدونم یه عده شبانه روز اینجا دارن تلاش میکنند که کشورمون رو پس بگیرن. 

 

صبح میشه این شب. 

 

پ.ن: فقط کامنت هایی رو تایید میکنم که یا آدرس وبلاگ داشته باشه یا ایمیل. 

۱۱ نظر ۲۸ آذر ۰۱ ، ۰۱:۳۸
صبا ..

من اگر نیم نگاهی بکنم سوی بُتی، معصیت است!

تو اگر صیغه کنی جمله بتان،

مرحمت است!!؟

من اگر سیبی از این باغ بچینم،

دزدم!

تو اگر باغ همه غصب کنی

مصلحت است!!؟

من اگر از در میخانه گذشتم،

نجسم!

تو اگر دود کنی نصف جهان،

عافیت است!!؟

من اگر شکوه کنم نزد خدا

کفران است!

تو اگر تکیه زنی جای خدا،

معدلت است؟!!

من که در آتش حق سوخته ام،

گمراهی است!

تو که جز کِذب نیاموخته ای،

منزلت است؟

عاقبت سهم من سوخته جان،

نیران است

سهم آن معدن تزویر و ریا،

مغفرت است!!؟

این ترازویِ عدالت که تو را

گشته نصیب…

چه کسی داده به دستت

که چنین خوش جهت است!!!!؟؟

 

 

باید به فرهنگ لغت فارسی یه واژه جدید اضافه کرد با عنوان جمهوری اسلامی و توضیحش هم این باشد:

جمهوری اسلامی: حد غایت شرارت,پلیدی، بی شرفی، حقارت، کثافت، بی رحمی، حماقت و هر صفت منفی که برای توصیف بی رحمی و شقاوت کاربرد دارد. تا قبل از حاکمیت این حکومت در ایران چنین آستانه ای در تاریخ بشریت دیده نشده بود.

 

وقتی اعدام ها رو توجیه میکنند و از همدیگر تشکر میکنند دنیای کلمات کم می آورد در وصف این همه قساوت! هزاران بار شرم بر شما باد. 

 

قرن ها بعد همه ما فراموش می شویم ولی شما و طرفدارانتان در تاریخ ماندگارید. ننگ بر شما! که وحشی ترین حیوانات هم در برابر توحش شما متحیرند.  ننگ بر طرفداران شما که پلیدی شما را توجیه میکنند! 

۲۲ آذر ۰۱ ، ۰۲:۳۰
صبا ..

فردا میشه پایان سومین هفته کاری!

چه احساسی دارم؟

همه چیز تا حالا سبکتر از انتظار من بوده. 

وقتی با روزها و ماههایی مقایسه میکنم که دانشکده م رو عوض کرده بودم و من بودم و من و فقط من! و یه پروژه وحشتناک سخت و کلی شوک فرهنگی و کلی آدم نچسب دور و برم! و یه دنیا تاریکی که هیچ نوری تهش نمیدیدم! و یه آبانی که اینترنت ایران قطع بود و اوضاع دردآوری که تحمل میکردیم و جرات دم زدن هم نداشتیم و سیستم گوارشی که نابود بود! یک دنیا حس بد داشتم اون روزها!

 

حالا شوک فرهنگی رو پشت سرگذاشتم! تو یه گروهی متشکل از 18 نفر  کار میکنم که اساس گروه بر همکاری هست. آدمها نچسب نیستند! خودشون تمایل به گفتگو دارند! مدیر مستقیمم به شدت مسیولیت پذیر هست و نیاز نیست چیزی رو بهش یاداوری کنی خودش زودتر پیش قدم میشه! برای هر چیز کوچیکی سریع جلسه تشکیل میشه و هر کسی نظر داشته باشه کمک فکری میکنه! و همه چیز دوستانه هست. جناب یار کنارم هست و دیگه تنها نیستم! اوضاع ایران باز هم خوب نیست ولی این بار امید هست! روشنی هست! فقط تنها چیزی که ثابت مونده یه سیستم گوارشی نابوده! رفتار سیستم ایمنیم کاملا شبیه جمهوری اسلامی بوده! روده طفل معصومم هم نقش کردستان و زاهدان رو بازی کرده و هنوزم داره مقاومت میکنه ولی امید داره به روزهای روشن! به روزهای بدون درد و خونریزی!

 

میاد روزهایی که مردم سرزمین من خوشحال باشند و درداشون دردای عادی زندگی باشه و دیگه حسرت یه زندگی معمولی رو نداشته باشند. 

 

پ.ن: فقط کامنت هایی رو تایید میکنم که یا آدرس وبلاگ داشته باشه یا ایمیل. 

۸ نظر ۱۰ آذر ۰۱ ، ۰۹:۰۳
صبا ..