غار تنهایی من

اینجا غار تنهایی من است و از افکار و احساساتم می نویسم.

آدرس وبلاگ قبلی ام:

gharetanhaei.persianblog.ir

بایگانی
آخرین مطالب

بیایید تو سکوت فکر کنیم!

دوشنبه, ۹ آبان ۱۴۰۱، ۰۵:۴۹ ق.ظ

موضوع روانشناسی سایبری، مطالعه ذهن و رفتار انسان و شناخت چگونگی تأثیر فناوری و فرهنگ مجازی بر فعالیت‌های انسانی است. تمرکز این مطالعات به خصوص روی واقعیت مجازی و رسانه‌های اجتماعی واقع شده و بخش عمده ای از آن مربوط به ارتباط افراد و گروه‌ها در فضای مجازی است.
برای نمونه به عنوان جالبترین موضوعات مورد پژوهش، می‌توان از هویت مجازی، مانند معرفی خود با سن یا جنسیتی دیگر، ایجاد ارتباط مجازی، مشکل اعتیاد به رایانه و بروز دیگر رفتارهای غیر متعارف در فضای مجازی، نام برد.

 

نشانه‌های آزاردهندگان سایبری

این مزاحمت علامت‌های متعددی دارد که می‌تواند به شما برای شناسایی آن‌ها کمک کند.

این افراد اغلب بی‌ادب هستند و ظاهر جالبی ندارند. آن‌ها همیشه آنلاین هستند و زمان زیادی را صرف وبگردی‌های بی‌وقفه ی خود می‌کنند. مجرمان بر زیر اکثر پست‌ها کامنت می‌گذارند و پیام‌های آن‌ها اغلب توهین‌آمیز و خشنونت‌بار است. این افراد با ترفندهای خاصی به شما نزدیک می‌شوند و با شما ارتباطی نزدیک برقرار می‌‌کنند. 

این افراد اغلب همه چیز را به سخره می‌گیرند و از شما تنها عکس و فیلم طلب می‌کنند و پیام‌های شما را ضبط می‌کنند.

 

 

 آزارگری

آزارگری را شاید بتوان رفتار ضداجتماعی در دنیای سایبر نام نهاد. آیا تا به حال واژه SPAM - هرزنامه - که مثل مور و ملخ از دیوار صندوق های پست الکترونیکی بالا می رود، برخورد کرده اید؟ SPAMها را امروزه اغلب اهالی دهکده جهانی به عنوان یک مزاحم می شناسند. حال اگر فردی مثل یک هرزنامه، مزاحم خلوت شما در دنیای سایبر شود، در واقع به آزارگری سایبرنتیک پرداخته است.

 

منبع این نوشته ها سایت های فارسی مورد تایید جمهوری اسلامی مثلا سایت حوزه هست! 

 

 

تو روزهای اخیر همه مون به نوعی درگیر این آزارگری سایبرنتیک بودیم. کامنت های بی ربط و با تعداد زیاد و با هویت های مختلف چیزهایی بوده که حداقل من تو فضای وبلاگ دیدم.

 

وقتی میگن مثلا نتایج انتخابات آمریکا مهندسی شده بود! منظورشون این هست که جریان هایی راه می افته و شایعاتی ایجاد میشه و تفرقه هایی بین گروههای مختلف مردم که اونا رو سوق میده به یه سمت خاص! 

کودتایی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ رو یادتون هست و شعبون بی مخ و دار و دسته ش! نمونه شعبون بی مخ ها در همه کشورهای دنیا و همیشه تاریخ وجود داشته و داره! الان ولی دیگه کسی دستمال یزدی دستش نمیگیره! خیلی ها تو کامنت ها و پست هایی که توی توییتر و اینستاگرام و سایر شبکه های اجتماعی میگذارن همون نقش شعبون بی مخ رو بازی میکنند و البته نه اونقدر نخ نما شده! با شایعه سازی! با مظلوم نمایی و برعکس جلوه دادن اخبار! یه عده هم اصلا حواسشون نیست و جوگیر میشن میرن قاطی دارو دسته شعبون بی مخ ها! اونجایی که باید سوال بپرسند ساکت میشند اونجایی که باید ساکت باشند پرسشگری میشه رفتار غالبشون! 

 

یادمون باشه:

حمله فقط تو خیابون نیست که اموال عمومی را تخریب کنند و بخواد به اسم متعرضین تمامش کنه! 

حمله فقط اون نیست که به جان و ناموس هموطنش شلیک کنند!

رفتارهای نژادپرستانه فقط مخصوص نازی ها و هیتلر و سفید پوست های اروپایی نشین نبوده و نیست وقتی خون بچه ای که تو شاهچراغ به هر دلیلی و به دست هر کسی کشته میشه رنگین تر از خونه بچه ای هست که تو زاهدان کشته میشه! و حادثه شاهچراغ اشک به چشمت میاره اما زاهدان نه! کمی دنبال هیتلر درون خودت بگرد! 

 

 

بیایید با هم تمرین کنیم به همه افکار و عقاید احترام بگذاریم. بیایید با هم این رو اشائه بدیم که بعد از براندازی این رژیم حتی اسلامگراهای افراطی یا اون سر محور کمونیست ها هم حق حرف زدن دارن و میتونند حزب تشکیل بدن. نماینده داشته باشند و تبلیغ کنند و تو انتخابات شرکت کنند. انتخاب رو بسپریم به اکثریت مردم! کسی اگر حرف معقولی داشته باشه و به نفع مردم باشه نباید بدون تریبون بمونه! 

 

همه چیز از خودشناسی شروع میشه!

اگر به هر دلیلی دوست نداریم وسط مردم باشیم درون خودمون فعال باشیم. ترس ها و عقده هامون رو بشناسیم! دلیل حمایتمون رو از گروه مورد نظرمون  روانشناسانه بررسی کنیم. ببینیم اگر یه فرد ۱۸ ساله حرف حق بزنه چقدر گوش شنیدن داریم! چقدر قدرت داریم تو خلوت خودمون به حرفاش فکر کنیم و تحسینش کنیم. چقدر قدرت داریم خشممون رو کنترل کنیم. چقدر میتونیم به بحث بدون تحقیر کردن ادامه بدیم.

اگر از بحث کردن و شنیدن بحث ها فراری هستیم و به نظرمون همه اینها عبث و بیهوده هست بهش فکر کنم! به دلیلش! چرا به نظرمون اکثریت مردم احمق هستند و مایی که نه این وری هستیم و نه اون وری و ظاهرا صلح طلب و از اونها بیشتر میفهمیم! 

فقط موقعی که میخوایم یه رابطه رو شروع کنیم و یا موقع دعوای زن و شوهری و مشکلاتی که تو تربیت بچه مون داریم به روانشناسی (خودشناسی) نیاز نداریم. خودشناسی مثل نفس کشیدن هست موقع همه تصمیماتت باید بدونی دلیل رفتارت چی هست! 

 

به این فکر کنیم که شعار زن-زندگی-آزادی یعنی چی؟! 

به عنوان یه زن/یک مرد کجاها نگاه جنسیتی داریم! کجاها یه سری مسائل رو فقط مردونه میدونیم در حالیکه به عنوان یک زن عملا داریم از خودمون سلب مسئولیت میکنیم و ترجیح مون اینه که ازمون مراقبت بشه! کجاها به عنوان یه مرد کلمات و جوک ها - فحش ها و رفتارهای خیلی روزمره مون توش تحقیر به زن نهفته هست ولی صف اول مبارزه در حمایت از زنان ایستادیم! 

اگر هرکدوممون تناقض های رفتاری و شخصیتمون برطرف کنیم! اگر چیزهای مثبتی رو که بلدیم با صبر و حوصله به ۴-۵ نفری که دور و برمون هستند یاد بدیم. اگر یاد بگیریم اول فکر کنیم و بعد حرف بزنیم و رفتار کنیم و البته به چرایی افکار و رفتارهامون هم فکر کنیم قطعا ایران زیبایی رو کنار هم می سازیم. 

 

پ.ن: از نظر من اسلام و اسلام گرایی با جمهوری اسلامی تو یه گروه قرار نمیگیره! همون طوری که یهودیت و صهیونیسم با هم تو یه دسته نیستند. رژیم فعلی حاکم بر ایران از نظر من فرقی با رژیم حاکم بر تل آویو نداره که شاید تو خیلی جنبه ها افراطی تر هم هست و خب از جنبه بی کفایتی که اصلا قابل مقایسه با حکومت اسرائیل هم نیست. 

 

پ.ن۲:من میتونم درک کنم کسانی که خودشون یا همسر یا پدر یا برادرشون از اعضای فعال بسیج و سپاه هستند و اگر جمهوری اسلامی براندازی بشه ممکنه روزهای سختی مخصوصا از نظر مالی در انتظارشون باشه! می تونم درک کنم تو جامعه ای که نرخ بیکاری بالاست حقوق و مزایای  ثابت داشتن از یه ارگانی نظیر سپاه تنها راهکار خیلی از جوون ها بوده برای فرار از بیکاری. می تونم درک کنم که خانواده هاشون چقدر الان ترسیدن! و خب خیلی هاشون افکارشون و اعتقاداتشون با افعالشون همخوانی نداره و فقط بخاطر نیاز مالی هستند که موندن!ولی ما جامعه ای رو  میخواهیم که برای بچه های همه ی ما فضای سالمی رو فراهم کنه. کسی مجبور نباشه بخاطر غم نان باتوم بکوبه تو سر خواهر و دختر خودش و اسلحه بگیره سمت برادرش!