غار تنهایی من

اینجا غار تنهایی من است و از افکار و احساساتم می نویسم.

آدرس وبلاگ قبلی ام:

gharetanhaei.persianblog.ir

بایگانی
آخرین مطالب

22 ژانویه ۲۰۲۴!

دوشنبه, ۲ بهمن ۱۴۰۲، ۰۸:۲۹ ق.ظ

خب من خیلی دوست دارم زود به زود بیام اینجا بنویسم و باهاتون بیشتر تعامل داشته باشم ولی هر چی به ذهنم فشار میارم که بیام چی بگم چیزی پیدا نمیکنم! یعنی یه عالمه چیز برای نوشتن هست ولی هی به خودم میگم خب اینو بنویسی که چی! اونو بنویسی که چی؟!!

 

علی الحساب گفتم بیام یه کم از همکارام تعریف کنم.

تو گروهی که من هستم از تمام قاره ها همکار داریم البته بجز قطب جنوب! 

برزیل - ونزوئلا - مکزیک-  آفریقای جنوبی-  فرانسه - اسپانیا - آلمان - هند - نپال - سریلانکا - مالزی - سنگاپور و بقیه هم استرالیایی. این وسط هر از گاهی دانشجو هم داریم که ممکنه هر جایی باشند. 

 

بقیه همکارام که در گروه های دیگه هستند و میان آفیس و من باهاشون سلام علیک دارم هم هنوز تنوع دارند خیلی. 

 

خب این همه تنوع کار کردن تو چنین محیطی رو خیلی آسونتر از یه محیط یه دست میکنه! حداقل برای من! 

 

البته گروه ما همه شون سیدنی نیستند و کلا ۷-۶ نفر بیشتر سیدنی نیستیم که اکثرا هم بچه های استرالیایی هستند ولی خب جلسات گروهی زیاد داریم و تعاملاتمون کم نیست.

مثلا جمعه ها هر هفته نیم ساعت coffee catch-up داریم که از هر دری توش حرف زده میشه. 

خب یا جمعه عصرها یک هفته درمیان friday-game داریم که البته من یه بار بیشتر نرفتم و نیم ساعت آخر ساعت کاری رو بازی میکنند.

هر هفته هم یه جلسه brain-storming داریم که یکی دو نفر یه چیزی رو ارائه میدن! که تاپیک ارائه ممکنه کارشون باشه ممکنه هم پیشرفت های اخیر تکنولوژی!! 

برای کریسمس پارتی امسال هم چون گروه ما پخش هستند یه بازی آنلاین رو با هم انجام دادیم که یه scape room بود (https://www.escapedurham.co.uk/online-games) و باید از گوگل مپ ماهواره ای کمک میگرفتی و تو خیابون ها می چرخیدی تا جواب سوال ها رو پیدا کنی. خیلی بازی سختی بود ولی خوب بود. 

دیگه اینکه سالی یکی چند بار هم پیش میاد که مناسبتهای همگانی به صورت حضوری داشته باشیم که مخصوص گروه ما نیست و همه گروه ها مشارکت دارن. مثلا برای کریسمس قرار شد هر کسی یه چیزی درست کنه و بیاره برای ناهار و قبل و بعدش. بعدش هم هر کی دوست داشت می تونست بازی کنه. یه عالمه board game و ... داریم تو کمدها.

تو بازی های که اخیرا خریدن دو تا پازل هم بود. من خیلی پازل دوست دارم. یکی از بچه ها اومده بود قطعه هاش رو جدا کرده بود. دیگه هر کی حوصله ش سر می رفت و ... می رفت تو آشپزخونه یه ذره ش رو درست میکرد. خیلی حس خوبی داشت یه کار گروهی بود که کنار هم نبودیم ولی با هم جلو بردیمش. خلاصه هفته پیش که من رفتم سرکار دیدم پازله تموم شده. یکی از همکارام اومد گفت میدونستم امروز میایی و خوشحال میشی ببینی تموم شده. کلی حسش خوب بود. 

 

دیگه اینکه با وجود اینکه فضای کارم و همکارام رو دوست دارم و ازشون راضیم ولی هیچ علاقه ای به کارایی که انجام میدم ندارم و اون حس رضایت شغلی خیلی خیلی پایینه برای من. فعلا هم امکان جابه جایی ندارم و به همین خاطر دارم سعی میکنم رو نقاط مثبتش تمرکز کنم و برای خودم کارای جذاب بتراشم. 

 

پ.ن: صفحه فیلم و سریال وبلاگ رو هم آپدیت کردم با فیلم و سریال هایی که اخیرا دیدم. همه شون رو توصیه میکنم. اگر چیزی رو خوشم نیومده باشه جلوش می نویسم من دوست نداشتم!! 

۰۲/۱۱/۰۲

نظرات  (۱۱)

آره متوجه هستم این مدل هم سختی های خودش را داره، به هر حال هر چیزی یه خوبی و یه بدی هایی داره، و انتخاب هر کدوم از این مدل ها سلیقه ای و شخصی هست ولی خب اینکه یه شغلی این آپشن را داشته باشه و بشه ازش استفاده کرد یا نه، خیلی خووووبه! برای من شخصا اینطوریه که اگر مجرد بودم ولو به قول تو تنها بودن هم بودن، ولی میگفتم حالا الان با توجه به سن و تجرد و این فرصتی که شغلم داده چقدررررر خوبه که از جاهای مختلف کار کنم، احتمالا هر شهری را دو ماه اتراق میکردم.:)) اما خب الان از همه ی ویژگی هایی که گفتم هیچ کدوم را ندارم:/

پاسخ:
می دونی عزیزم تو وقتی خونه و زندگی ثابتی داری فکر میکنی این سبک زندگی خیلی ایده آل هست ولی وقتی باید همه وسایل خونه ت رو جمع کنی و فقط یه چمدون برداری و بخوایی تو هر شهر ۲ ماه بمونی خیلی چالش ها داری. اولا محل زندگیت تو هتل نمیتونه باشه چون گرون میشه. جاهای دیگه چقدر امکانات داره؟ چون اتاقت محل کارت هم هست. چقدر امکان این رو داری که بخوایی بهداشتی و سالم زندگی کنی؟ بعد هم خب هر روز بعد از کار میخوایی بری اون شهر رو بگردی یا آخر هفته ها رو! وقتی هر روز ۸ ساعت کار میکنی خیلی عصرا شبیه جنازه ای از خستگی و حوصله گردش و تفریح نداری! باید هی دنبال خونه باشی! هی دنبال مرکز خرید باشی و واسه خریدهای روزمره ت! هی برنامه بچینی و هزار تا چیز دیگه! امکاناتت هم در حد یه چمدون لباس هست و یه لب تاپ! حتی نمی دونی یه صندلی درست برای کارت داری یا نه!!! 
بعدش هم اینجوری نیست که بگی خب خسته شدم میرم خونه!! کدوم خونه؟!! 


من خیلی به این مساله فکر کردم بهترین حالتش این هست که بری ماموریت که بهت محل اقامت و ... بدن که تو نخوایی خونه و زندگی خودت رو جمع کنی و همیشه خونه ثابت داشته باشی :))) 

سلام صباجون. چقدر خوبه که محیطهای کاری سعی میکنند یه سری فعالیتهای جانبی و سرگرمی هم داشته باشن تا همیشه اون حالت رسمی و خشک بین همکارها نباشه. این چندملیتی بودن هم فکر کنم برای ما که در یه کشور دیگه هستیم حسن حساب بشه چون باعث میشه خیلی احساس متفاوت بودن نکنیم و راحتتر توی جمع پذیرفته بشیم و خودمون رو جز آنها حساب کنیم. من از تجربه ۱-۲ سال اخیرم فهمیدم که یکی از مسایلی که باید بهش توجه کنیم برای انتخاب دانشگاه یا محیط کاری جدید در یه کشور دیگه اینه که حتما حالت چندملیتی داشته باشه .

تااونجایی که از کامنت ها فهمیدم روزانه سرکار نمیرید، یعنی هنوز حالت آنلاین کار می کنید عزیزم؟ 

اینکه از شرایط کاریت راضی نیستی خیلی حس بدیه، مهم نیست چه مزایایی یه محیط کاری داشته باشه تا وقتی ما حس خوبی نداشته باشیم، کار کردن خیلی برامون سخت میشه، یادمه چند وقت پیش در مورد اینکه از نارضایتی و شرایطت با رئیستون صحبت کردی حرف زدی عزیزم، تغییری در شرایط ایجاد نشد؟ 

پاسخ:
سلام عزیزم. 

آره واقعا فعالیت های جانبی روی بازدهی و انگیزه کارمندان تاثیر داره. 

اون چند ملیتی بودن خیلی زیاد مهم هست. هم تو بازدهی کاری هم تو احساس راحتی کردن و متفاوت نبودن از بقیه. 

البته در مورد حسن بودن این نظر من هست. خیلی از هموطنان ما دوست ندارن مثلا همکار هندی و چینی داشته باشند مثلا و ترجیحشون این هست که تو محیطی باشند که اطرافیانشون اکثرا وایت باشن و فکر میکنند اونا هم اینجوری با کلاس تر!!!!!!  هستند و امکان پیشرفتشون بیشتره!!

درسته عزیزم. من خیلی از همکارام اصلا هیچوقت تو هیچ آفیسی نمیرن و همیشه از خونه کار میکنند. ماهایی که سیدنی هستیم یه روز در هفته معمولا میریم که جلسات و ... رو حضوری داشته باشیم.


البته محیط کاری من هیچ مزایایی نداره!! یعنی از جنبه اقتصادی اصلا جای مناسبی نیست ولی خب از نظر ارتباطات انسانی خوشحال هستند!

بله عزیزم. نتیجه ش این بود که از پروژه ای که هیچ ارتباطی بهم نداشت اومدم بیرون و الان روی پروژه ای کار میکنم که یه مقدار مرتبط تر هست ولی خب اونقدرام برام جذاب نیست و چالش نداره و از قابلیت هام استفاده نمیشه. ولی خب پروژه قبلی واقعا شبیه کابوس بود! 



۰۴ بهمن ۰۲ ، ۱۸:۴۰ زندگی به سبک ام اس

من خوندن درباره شما رو دوست دارم، هر وقت از خودتون پرسیدید بنویسم که چی بشه؟! یاد کسی بیوفتید که دوست داره درباره شما بخونه :)

توصیف شما از کار خوب چیه؟

توصیف فعلی من از کار خوب، جاییه که آدم هاش آزاردهنده نباشن :))

چقدر خوبه که محیط کاریتون خوبه، واقعا تاثیر خیلی زیادی داره، چون روابط انسانی واقعا قوی ترین تاثیر رو روی زندگی و احساسات و حتی سلامتی جسمی داره.

 

پس حتما باید بخش فیلم و سریال ها رو ببینم چون من عاشق فیلم و سریالم، هر چند الان فرصت سریال دیدن ندارن، فیلم هم به ندرت. دوستم هر بار اسم فیلم میفرسته، میگم میزارم تو لیست بعد از بازنشستگی :))

 

پاسخ:
عزیزم. لطف داری بهم خیلی زیاد. 

ببین من هفته ای یک روز میرم سرکار. بعضی هفته ها ممکنه دو روز برم و روزی که بچه های گروه خودمون نباشن عملا در حد یه مکالمه کوتاه با بقیه در ارتباطم.

کلا هم کار ما خیلی به همکارامون ربط نداره. 

در این شکی نیست که بودن تو محیطی که آدماش آزاردهنده نباشن خیلی خیلی مهمه. ولی برای من مهم هست که تو کارم از دانش و تخصصم استفاده بشه. هر روز چیز جدیدی که دوست دارم یاد بگیرم و چالش های جذاب داشته باشم.
کار الان من خیلی مرتبط با دانش و علایق من نیست. من احساس میکنم بی مصرف موندم!!‌ خیلی هم تلاش کردم تو یکسال گذشته که تغییراتی ایجاد کنم. تغییراتی هم ایجاد شده و از یه پروژه ۱۰۰٪ بی ربط رسیدم به یه پروژه بی سر وته ۵۰٪ بی ربط!‌ 
و واقعیتش این هست که من کلا دیگه هیچ علاقه ای ندارم تو محیط ریسرچ صرف کار کنم و تمایلم این هست که اگر قرار باشه ریسرچ هم انجام بدم واسه صنعت باشه و خروجیش رو ببینم.


من خیلی حوصله دیدن سریال طولانی رو ندارم. برای همین بیشتر مینی سری یا فیلم می بینیم. 

دیگه یه موقع هایی از شب هست که ما کار مفید خاصی نداریم واسه انجام دادن همون موقع ها در حد یکساعت یه چیزی میبینم. بعضی موقع ها هم پیش میاد که یه فیلم رو دو قسمت میکنیم و تو دو شب می بینیم. 

این فیلم ها رو من دوست داشتم بعضی ها متوسط بودن بعضی ها خیلی خوب

an education

still alice

wild 

mona lisa smile

erin brockovich

I've Loved You So Long

me before you

28 days 

The Girl on the Train

how to lose a guy in 10 days 

 

پاسخ:
مرسی عزیزم از فیلم هایی که گذاشتی :) 

حتما چک میکنم ببینم به کدومشون دسترسی داریم و مطابق با سلیقه ماست. 

جالبه که بجز me before you هیچ کدوم رو من ندیدم. 

واااای شرایط کاری مهسا چقدرررررر خوبه! فکر کن بتونی همزمان ملی شهرهای مختلف را با ریز جزییات بگردی و ببینی و در عین حال سر کارت هم باشی! من اگر تو شرایط مهسا بودم بنظرم از این فرصت میکردم:) البته احتمالا مقداری هزینه محل زندگی ام زیاد میشد ولی واقعا خیلی هیجان انگیزه! 

 

خوب کاری کردی نوشتی، نمیدونم بازی کردن با همکارها چطور پیش میره؟ شاید چون فکر میکنم اول آدم دوسته بعد بازی میکنه:) یا اول همبازی میشه و بعد دوست می‌شوند:) یا هر دو احتمالا ! 

 

من خیلی کم فیلم ‌‌سریال میبینم باید یه فکری بکنم:(

پاسخ:
ببین اولش این مدل شرایط کاری خوب به نظر میرسه ولی مخصوصا برای کسی که تنها زندگی میکنه تو یه کشور دیگه همیشه چنین شرایط کاری خوب نیست و یه روتین هر روز سرکار رفتن و دیدن یه سری آدم ها بیشتر جواب میده. 

طور خاصی نیست! فقط کمک میکنه یخ آدمها زودتر شکسته بشه. یعنی لازم نیست تا موضوع پیدا کنی در موردش حرف بزنی. یه چیزی هست که در موردش حرف می زنی.


حتما که همه آدمها لازم نیست زیاد فیلم و سریال ببینند. باید ببینی با چی حالت خوب میشه و البته اصل وقتی براش داری یا نه! بعد براش فکری کنی. 
۰۳ بهمن ۰۲ ، ۱۷:۲۹ ربولی حسن کور

شرمنده قسمت تماس با من فرم نداشت!

میگم عمدا کتابخانه را اشتباه نوشتین؟ شرمنده البته

پاسخ:
بله. کتابخوانی و کتابخانه که ترکیب بشه میشه اون چیزی که دیدید.

من پولی بهتون نمیدما از حالا گفته باشم الکی خودتون رو خسته نکنید :)))
۰۳ بهمن ۰۲ ، ۱۷:۲۶ ربولی حسن کور

سلام 

این نوع فعالیت های تفریحی مطمئنا توی بالا رفتن راندمان کاری هم مؤثره و هم به سود شرکته و هم به سود پرسنل. چقدر عالی

برم یه سر هم به اون قسمت فیلم و سریال بزنم.

پاسخ:
سلام

آره خب تاثیر زیادی تو داره و کلا برای ماهایی که تو شهرهای مختلف هستیم اگر این فعالیت ها نبود عملا ارتباطمون با هم خیلی کم و اون هم خشک و خسته کننده بود. 

:)

ദ്ദി خیلی هم عالی... من هم چند وقتی است اسم و فیلم و سریالهایی که میبینم را یادداشت میکنم D:

پاسخ:
کلا بد نیست آدم کارهایی که انجام میده رو ثبت کنه بعدها آدم یادش میره ولی اینجوری یه اثری ازشون هست.


اینجا تفریحاتشون آنلاین نیست :))

 

آره. ولی از ایران نه. از هرجای دنیا میتونم کار کنم به جز ایران و کره شمالی و ۳ تا کشور دیگه :| اگر میشد میرفتم ایران :))

پاسخ:
حیف شد دیگه یه زمان هایی واقعا یه تنوعی لازم هست. 

واقعا اگر میشد بری ایران که محشر بود من یه همچین شغلی آرزوم هست.  ولی الان هم کلی خوبه. می تونی هر جا دلت خواست بری و از همونجا کار کنی. 

من فقط میتونم تو استرالیا کار کنم. 

سلاااام!

من چون همه تیمم کشورهای دیگه‌ن و اصلا نمیرم آفیس هیچ تفریحی سر کار ندارم. :))

ولی درمورد دوست نداشتن کار خیلی درکت میکنم...

پاسخ:
سلام مهسایی😍

ما هم ۹۰٪ تعاملاتمون انلاینه ولی خب لیدر گروه مون بر اجرای این فعالیت ها تاکید و اصرار داره!

تو هم می تونی خارج از هلند کار کنی؟

فعالیت های جانبی محل کارت جالب است :)

صفحه فیلم و سریال را الان دیدم. قبلا هم بود؟ حواس پرت شده ام!!

پاسخ:
آره کلا بد نیست ولی محل کار من برای بودجه برنامه های تفریحی محدودیت زیادی داره. خیلی از شرکت ها بریز و بپاش و فعالیت های جانبی شون خیلی بیشتر و مفرح تر هست. 

آره عزیزم از سال ۲۰۲۰ بوده. البته بیشتر یه آرشیو شخصی واسه خودم هست که یادم بمونه چیا دید(ی)م. دیگه الان گفتم به شماها هم بگم اگر خواستید فیلم و سریال ببنید شاید کمک تون کنه. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی