غار تنهایی من

اینجا غار تنهایی من است و از افکار و احساساتم می نویسم.

آدرس وبلاگ قبلی ام:

gharetanhaei.persianblog.ir

بایگانی
آخرین مطالب

مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانه!

شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۶، ۰۶:۵۱ ب.ظ

سلاااااااااااااام 


اهداف سالانه م رو که ابتدای امسال نوشتم، تعداد فیلم هایی که می بینم، کتاب هایی که می خونم و تعداد سفرهایی که میرم رو نوشتم! 

از ابتدای تابستون برنامه م بر این بود که اوایل مهر حتما یه سفر برون مرزی برم، که بالاخره برنامه ها طوری پیش رفت که هفته پیش یک سفر یک هفته ای به مالزی رفتیم. سفر فوق العاده ای بود. خیلی از اهدافم تو این سفر تیک خورد و تجربه های ارزشمندی بدست آوردم. 

حالم خوبه، از نظر جسمی خیلی خیلی خسته شدم ولی از نظر روحی پر انرژی ام. پر از انگیزه های جدید!


چقدر فکر کردن به تجربه تعامل با غریبه هایی که هیچ بک گراند ملموسی ازشون نداشتی واسم ارزشمنده:


روز اول که تو ایستگاه مترو ، مسئول باجه بلیط نتونسته بودم کمکون کنه و ما همین جور هاج و واج یه گوشه داشتیم فکر می کردیم که حالا باید چی کار کنیم که یه آقای چینی خودش اومد و خواست کمکون کنه و نزدیک 20 دقیقه باهامون صحبت کرد، و خودش کارت بلیط واسمون خرید، از تجربه سفرش به تخت جمشید گفت و چقدر راهنمایی هاش بهمون کمک کرد و حس خوبی بهمون دست داد.


بعدش که رفتیم تو معبد هندی ها؛ و یه آقایی اومد گفت که خودش راهنمای تور هست و امروز روز تعطیلش هست و می تونه بدون هیچ هزینه ای در مورد معبد و ... برامون توضیح بده.


یا اون روزی که رفتیه بودیم پوتراجایا و دیر بود و پسر پاکستانی سوپری برامون grab گرفت، گفت اینجوری ارزون تر میشه! و وقتی ما بیرون منتظر بودیم که ماشین بیاد و جای ماشین رو پیدا نمی کردیم کلی دنبال مون دوید تا جای ماشین رو بهمون نشون بده!


یا اون دختر چینی! که وقتی بهش گفتم هنوز پنج روز دیگه از سفرمون مونده! 5 رو به فارسی گفت و شروع کرد از 1 تا 10 به فارسی شمردن و گفت که از دوستای تهرانی و اهوازیش!! یاد گرفته و بعدش خودش رفت از اطلاعات کامل همه چیز رو پرسید و برامون توضیح داد که چجوری بریم.


یا اون روزی که رفتیم دهکده فرانسوی ها و راننده تاکسی یه خانم با نمک مالایی بود! که قیافه ش شبیه مردا بود! و تو راه واسمون اهنگ ایرانی گذاشت و به 1001 سوال من با حوصله جواب داد و اونجا هم بدون اینکه پولی از ما بگیره یا شماره ای از ما داشته باشه، منتظرمون موند و تاکید کرد که حتما خیلی عکس بگیرید و خوش بگذرونید و اصلا عجله نکنید.


یا اون آقای بودایی که وقتی ازش پرسیدیم روزی چند بار عبادت می کنید، در جواب گفت همه وقت و همه جا!


و طبیعت زیبا و بی نظیر اونجا و همه غذاهایی که با کلی ترس و لرز خوردیم! و همه حس خوبی که تو معابدشون با روشن کردن عود بهمون دست داد، همشون این سفر رو تبدیل کرد به یه خاطره کم نظیر و شیرین و به یاد موندنی.


پی نوشت 1: عنوان از شعر شیخ بهایی هست، که با صدای جناب مختاباد تبدیل شده به یکی از نواهایی که سالهاست منو از زمین میکنه. تو این سفر با خداهای!! زیادی ملاقات کردیم :)  که همش توی ذهنم این نوا رو پلی می کرد.


پی نوشت 2: امروز که رفتم سرکار، در جواب به سوالهام که چه خبر بوده و اذیت شدید و ... همکار خانم گفت دلم برات تنگ شده بود خیلی!! و این برای همکارخانمی که به گفته خودش تو بیان احساسات یه مرد تمام عیاره! و برای من یه موفقیت بزرگ بود :) 


۹۶/۰۷/۲۹
صبا ..

سفر

نظرات  (۷)

۰۴ آبان ۹۶ ، ۱۲:۱۵ دختر معمولی
سلام
خوش برگشتی :)
خوشحالم که راضی بودی از سفرت :)
ان شاءالله همیشه به سفر و خوشی :)
پاسخ:
سلام عزیزززم

ممنونم مامان معمولی جون.

ان شالله واسه شما هم همیشه سفر و شادی و سلامتی باشه. البته فکر کنم بهتره شبیه سفر اخیرتون نباشه ؛)
۰۲ آبان ۹۶ ، ۱۷:۳۸ مامانی و سه تا نینی
سلام عزیززززززم فدات شم 
بچه ها متولد ٢٣اسفند ٩٥هستن 
٧ماه و هشت روز اگ درست گفته باشم 
اررررره منم خیلی دلم برا ارام تنگ شدهههههههه😔
پاسخ:
خدا حفظشون کنه. کلی با نمک و خوشمزه هستند این روزا :) 

روی ماهشون رو ببوس :*

امیدوارم آرام جونم هر جا هست شاد و سلامت باشه :)
۰۲ آبان ۹۶ ، ۰۷:۰۰ محبوب حبیب
سلام صبا جون
ما هم دلمون برات تنگ شده بود. :) میخوای بری سفر خو یه خبر بده قبلش :دی
چه تجربه های شیرینی. 
ان شاءالله همیشه به سفرهای خوش 
من هم خیلی عشق سفرم. خیلی. 
پاسخ:
سلام محبوب جونم

مرسی عزیزم از محبت شما.

راستش همیشه سعی می کنم حتما قبل از سفر بگم؛ چون معلوم نیست چی پیش میاد؛ اونم تو سفر به این دوری!! گذاشته بودم واسه یکی - دو روز آخر که بنویسم که مدیریت زمانم بسیار پیچیده شد و نتونستم بنویسم. شما ببخشید :)

سفر همیشه خیلی خوووبه :) ان شالله برای همه عاشق های سفر به صورت مکرر و زود به زود فرصتش پیش بیاد.

۰۱ آبان ۹۶ ، ۲۱:۴۲ مامانی و سه تا نینی
سلام عزیززززززم 
بله پسرا خوبن تپلی شدن حسابی 
اوضاع خوبه خداروشکر البته اگر استرس های بچه داری و حاشیه هاش رو زیر سیبیلی بشه رد کرد 
خیلی دلم برات تنگ شده بود 🌹❤️🌹
پاسخ:
سلام ام البنین ؛)

ماشالله به گل پسرا. الان چند ماهشونه؟

مرسی عزیزززم. لطف داری شما همیشه به من :)

من دلم برای آرام جون هم تنگ شده که هیچ خبری هم ازشون نیست وعده برگشت هم دادن و برنگشتن :(
۰۱ آبان ۹۶ ، ۱۸:۰۵ مامانی و سه تا نینی
سلام عزیزم خوبی؟
پاسخ:
سلام مامانی.

ممنونم. شکر. خوبم.

شما خوبی؟ گل پسرا خوبن؟ اوضاع و احوال خوبه؟
۳۰ مهر ۹۶ ، ۰۹:۵۱ آوای درون
به به... همیشه به سفر و شادی... انشاالله سفرهای بعدی...
نمیدونم چرا هیچ وقت سفر به کشورهای شرق آسیا از چین و هند گرفته تا مالزی و ژاپن در پس زمینه ذهنم مورد علاقه ام نبوده! فکر کنم چون در غذا خوردن در این کشورها به مشکل اساسی خواهم خورد :))) عوضش سفر به استرالیا و آمریکا و کانادا و اروپا و حتی برزیل و آرژانتین را دوست داشته ام که بروم :)) تا الان که فقط ترکیه و ایتالیا را دیده ام، و خییییلی دلم میخواد اسپانیا و فرانسه را ببینم، و البته بااااز هم ایتالیا، که بسیار دوستش میدارم....
پاسخ:
ممنون دوست جانم. ان شالله

من همچنان به شرق آسیا علاقه دارم و دوست دارم برم چین. خوبی مالزی این بود که خلاصه ای از شرق آسیا بود. و همه چیزشون رو میشد دید.

از نظر غذا هم مشکلی نبود مخصوصا که کشور مسلمان هست و همه جور غذا فروشی بود. کلا تنوع غذایی و میوه شون خیلیییییییییی زیاد بود و غذاهای غربی و شرقی و هندی و .... رو داشتند. یه خوبی دیگه ش هم این بود که سرویس بهداشتی ایرانی هم داشتن ;) و همه جا هم شیلنگ آب بود :)  (به نظر من که خیلی مساله مهمی بود :)  )

در انتخاب مقاصد سفر هم من از هر پیشنهادی استفبال می کنم از دهات های همین بغل گرفته تا آفریقای جنوبی و شیلی :))   کلا سفر خوبه.
به‌به
سفر به خیر 
همیشه شاد و پر از تجربه های شیرین باشی. 
من هم دلم مسافرتهای این‌همه خوب می‌خواهد
پاسخ:
ممنون عزیزززززززم.

جای همه دوستان خالی.

ان شالله به زودی روزی شما هم بشود هر جا که دوست دارین.