غار تنهایی من

اینجا غار تنهایی من است و از افکار و احساساتم می نویسم.

آدرس وبلاگ قبلی ام:

gharetanhaei.persianblog.ir

بایگانی
آخرین مطالب

اعضای جدید!

پنجشنبه, ۷ شهریور ۱۳۹۸، ۱۱:۳۸ ق.ظ

مهرسا قراره چند وقتی سیدنی نباشه، بخاطر همین نصف گلدوناش رو آورده که من نگه شون دارم تو این مدت. ۱۳_۱۴ تا گلدون هست که چند تاش شمعدونیه و کلی اتاقم خوشکل شده و فضاش تغییر کرده.

 

از دیشب هم یه هاپو کوچولو اومده و باهامون زندگی میکنه، اسمش ا ِزمی هست. اگر خاطرتون باشه من فوبیای حیوانات و علی الخصوص سگ داشتم. روز اول تو فرودگاه بخاطر نزدیک شدن سگ جستجوگر یک جیغ بنفش زده بودم! ولی امروز از صبح من با این خانم کوچولو دارم وقت می گذرونم. تو همه مدتی که اینجام اولین روزی هست که تو روز غیر تعطیل خونه هستم و بیشترش من و ازمی تنها بودیم. اینقدر کوچولو هست که از همه چیز میترسه. اگر تنها بمونه هم گریه میکنه و کلا چسبیده بهت. از صبح با هم غذا درست کردیم. تو یه باکس خیار و تربچه کاشتیم و حالا هم پایین پای من خوابیده! مثل نوزاد انسان یکی دو ساعت که بیدار باشه باید یه چرت کوتاه بزنه😊 باورم نمیشه که این منم که تونستم با یه هاپو کوچولو دوست بشم.

 

 

۹۸/۰۶/۰۷

نظرات  (۵)

چه بامزه که اینقدر دور و برت میپلکه :))

پاسخ:
هر موقع که خانواده درجه یکش😉 باشن که تو بغل اوناست، نباشن میاد میچسبه به من. مثلا دارم ظرف میشورم میاد سرش رو میگذاره رو پام همون پایین میخوابه🥰  

هاپو کوچولوها برعکس بزرگاشون خیلی گوگولین.

ادم دلش میره براشون

پاسخ:
من هنوز از بزرگاشون میترسم.
اینو هم هنوز بغل نکردم ولی خب راحت بهش دست زدم.
خیلی بامعرفتن🤗😀🤗

خیلی عالی ولی منم نفهمیدم هاپو از کجا سرو کلش پیدا شد؟ لی لی؟!؟😕

پاسخ:
هاپو رو جنی به درخواست دخترش خریده و حیوان خانگی جدیدشان هست.  الان دختر جنی (لی لی) مادر هاپو هست😀🤣

واقعا چرا فکر کردم شاید خودت آوردی خخخ

پاسخ:
نمیدونم والااا😀

صبا جون این هاپو را جنی آورده یا خودت؟ یا روی گلدونها بوده؟ چند وقتشه؟ 

پاسخ:
یعنی به من میاد که الان خودم هاپو بیارم؟🤣😀 

بجای جفری اومده و دختر لی لی هست🙂 شنبه ۹ هفته ش میشه.

هاپوی رو گلدونا رو طفلک مجبور شد بفروشه.