غار تنهایی من

اینجا غار تنهایی من است و از افکار و احساساتم می نویسم.

آدرس وبلاگ قبلی ام:

gharetanhaei.persianblog.ir

بایگانی
آخرین مطالب

۱۵ جولای

چهارشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۹، ۱۰:۲۳ ق.ظ

 یعنی ۹۰٪ مقاله هایی که وجود داره چرند هست. چرند به معنای واقعی کلمه. 

 

احساس بدی دارم از اینکه مدت های طولانی هست تو این مرحله متوقف شدم. یعنی هنوز نتونستم یه داده شبیه سازی شده بدردبخور تولید کنم و هر مقاله ای هم که میخونم و فکر میکنم خودش هست, یا کار نمیکنه یا عملا آشغال تولید میکنه. امیدوارم اون یارو ژاپنیه به ایمیلم جواب بده, واقعا از مقاله نیچر انتظار نداشتم که اینجوری بزن دررو بخواد کارش رو جمع کنه!

 

البته دیروز یه چیز خنده دار کشف کردم. اون داده هایی رو که دو ماه پیش خودم شبیه سازی کرده بودم و  فکر میکردم یه چیز ساده و بیخودی هست کاملا تصادفی همون چیزی هست که ما میخوایم. یعنی من خودم تا دیروز نمی دونستم چیکار کردم! و اصلا منطق پشت داده ها رو نمی دونستم من میخواستم اوردر یه چیزی رو تست کنم و داده ها رو اون شکلی چیدم. حالا بعد از دو ماه فهمیدم واییییییی چه خوبن این داده ها و حالا فهمیدم چرا وقتی متد هری روش اونقدر خوب جواب داد اون همه ذوق کرد و من فکر میکردم چرا باید برای یه سری داده ی فیک آدم اینقدر ذوق کنه!! و حالا فهمیدم فیک خوبو بوده بدون اینکه خودم بفهمم :)) 

 

فردا هری از مرخصی برمیگرده و فکر میکردم کلی خبر خوشحال کننده و ذوق آور واسش دارم ! ولی همچنان اندر خم یه کوچه ام :(

تقریبا قرار بود هری ۱۲ روز مرخصی باشه ولی همه ش میدیدی که آنلاین هست و لینک این و اون رو می گذاره تو گروه. من قبلا فکر می کردم فقط منم که اگر اینا (متیو هم نبود این هفته) نباشند کارم متوقف میشه. ولی تقریبا همه بچه ها الان عملا منتظرن هری برگرده و باهاش کلی حرف بزنند. حتی بچه هایی که عملا کارمند هستند! امروز یکی شون می گفت من این چند روز که هری نبوده عملا نیمه تعطیل بودم!

ولی دلم برای هری می سوزه قبلا از این مرخصیش یه مدت خیلی سرش شلوغ بود. خیلی ها! یه بار من ازش پرسیدم چطوری؟ گفت خیلی استرس دارم! هم ناراحت شدم هم خوشحال! ناراحت چون آدم از دیدن خستگی و استرس بقیه خوشحال نمیشه قاعدتا ولی خوشحال چون یعنی وقتی منم میگم استرس دارم کاملا می فهمتم :) 

 

 

این از جمله یادداشت هایی بود که وقتی شروعش کردم قرار بود توش غر بزنم و برگردم سرکارم و برای خودم بود. ولی آخرش گفتم شما هم بخونیدش طوری نیست :) 

۹۹/۰۴/۲۵
صبا ..

درس و مشق

نظرات  (۶)

۲۹ تیر ۹۹ ، ۱۶:۵۸ محبوب حبیب

منظورم اینه که حتما الان راه حلی داری که دنبال داده برای تست اش هستی :) 

نگران نباش، این مرحله هم دیر و زود، با سختی یا راحتی، سینه خیز یا بدو بدو، بالاخره میگذره و به زودی تو میشی جای اون دانشجویی که الان در شرف دفاعه :) 

گرچه دکتری خوندن کلا سینه خیز رفتنه و خوب درد داره :دی

پاسخ:
اول که مساله ای که من دارم باهاش کار میکنم یه بخش عمده ایش وابسته به تولید داده های شبیه سازی شده هست.  

بعد هم اینکه خودت بهتر از من میدونی تو طول ریسرچ هزار تا مساله رو باید حل کنی تا مثلا خروجی همه ی اونا کنار هم بشه یه مقاله. اگه فکر می کنی که الان قرار هست یه متد خفن بزنم رو این داده ها و  به زودی یه مقاله خفن از توش دربیاد که باید بگم اینطور نیست. یه سری کارهای مقدماتی و پله های اولیه از اون ۱۰۰۰ پله در حال انجام هست.

مرسی عزیزم از حرفهای امیدوار کننده ت:* امیدوارم کارهای تو هم به خوبی و با کمترین درد پیش بره :) 



۲۸ تیر ۹۹ ، ۱۳:۰۷ آوای درون

باز خوبه فهمیدی دیتای خودت خوب بوده :)) برات آرزوی موفقت میکنم. مطمئنم هری میاد و باهاش حرف میزنی و میفهمی که نباید به خودت سخت بگیری و خیلی خوب داری پیش میری :) :*

پاسخ:
یعنی هنوزم که یادم می افته چطور متوجه خوب بودن داده های خودم شدم خنده ام می گیره :)) 

آخه ما یه جک با دوستام اینجا داریم که مثلا فلانی همه کاراش به دردنخور هست ولی فلان کارش خیلی خوبه و همه مون با هم می گیم خب اون کارش شانسی خوب در اومده. حالا همین مساله برای خود من پیش اومد :)) 


مرسی عزیزم از حرفهای خوبت :*

درست میشه. اتفاقا وقتی آدم گیج گیجه یعنی جای خوبیه. یعنی یه عالمه اطلاعات جمع کرده و همه رو پخش کرده و توی مدت زمان کوتاهی به خوبی جمع و جور میشن.... حالا این محقق جوابت رو بده یا فرد دیگری، امیدوارم به بهترین شکل تزت رو انجام بدی و دفاع کنی.... راستش اگه به من بگن کجاهای زندگیت رو اشتباه کردی، یکیش حرص و جوش هایی بود که برای پروژه ارشدم خوردم و این استرس و اعصاب خوردی بجا مانده از اون ایام الان من رو خیلی اذیت می کنه. یعنی ضرری که این حالت به من میزنه بیشتر از سودیه که مدرکم به من میده!! به همین خاطر همه رو به ارامش دعوت می کنم و برای دکترام هم الان در مرز اخراج هستم!! نه که تنبلی کنم نه. من تقریبا تمام تلاشم رو می کنم... باز شدن گره های علمی توی پروژه ها کار یک لحظه است که خدا اون لحظه رو مقدر می کنه. 

پاسخ:
هری هم همیشه میگه وقتی گیجی یعنی جای درستی هستی.

ممنون عزیزم از آرزوهای خوبت.

منم موقع تز ارشدم خیلی حرص خوردم. حس میکنم الان خیلی اوضاعم از جهت حرص خوردن بهتر باشه.

انشالله که شما هم به خوبی دکتری ت رو به پایان می رسونی و گره های علمی کارت به بهترین شکل حل میشن :)

وای بیچاره هری! چه مرخصی بوده خب؟ اون وقت ما استادامون تو اتاقشون هم هستند کار نمیکنند:( و یه جوری رفتار میکنند ما فکر میکنیم مزاحمشون شدیم! 

چقدر جالب! من هم که مقالات انگلیسی را برا کارم میخوندم یا خیلی همه اش تکراری بود یا صادقانه بگم که من هیچی نمی فهمیدم البته اینکه من نمیفهمیدم مثلا یه بخشهایی را کار کرده بود که من اصلا ورود نکرده ام وگرنه لابد اون ها را هم اگر ورود کنم بعد از خوندن چند تا مقاله میبینم خیلی تکراری هستن! از حق نگذریم چند تا کار تاپ عالی هم دیده ام خب:) اما دقیقا همون که من انتظار بیشتر داشتم قبلا. 

کلی انرژی مثبت برای تو که داده های شانسی ات هم خوب کار میکنند :*))))

پاسخ:
والا نمی دونم چه مرخصی بود!!
اون روز تو گروه پیام دادم متیو اگر دانشگاهی بیا جلسه حضوری داشته باشیم.
بعد هری پیام داده، صبا فکر کنم متیو مرخصی باشه، متیو مرخصی هستی؟
متیو: اره من مرخصی ام.

من تو دلم، شما دو تا هم با این مرخصی رفتنتون😃😃😃

من اعصابم امروزم از این پودر شده بود، که مقاله رو یه دور باید بخونی ببینی چه غلطی کردن توش، بعد که به سختی فهمیدی، میری اجرا کنی، میبینی جواب نمیده، یا آشغال میده. خب یه بار، دوبار، سه بار. نه هر چی مقاله میخونی😡

دیروز کلی خندیدم به خودم، چون یه چیزی رو فکر میکردم اشتباه کردم، و میرم رو اون داده ها درستش میکنم و بعد به هری نشون میدم که اون چیزی که اون میگفته درست نیست، بعد رفتم دیدم ای واییییی این چقدر درسته😆😅 یعنی کلی جلوی خودم ضایع شدم😁


۲۵ تیر ۹۹ ، ۱۲:۵۷ محبوب حبیب

آقا اینها به کنار. وقتی دنبال داده هستی یعنی جای خوب کاری :))) دیگه دست به آچار شدی و شروع کردی بزنی تو دل مشکل.

این مرحله هم ان شاء‌ الله به خوبی میگذره.

خوشحالم یه بخشی از داده ها رو داری. :)‌ اونم خودت درست کردی. همینها واسه هری خوشحال کننده خواهد بود. 

پاسخ:
عزیزم من کم کم یکسال هست که شروع کردم، و الان تازه عقبم :(  
وقتی پروژه مشخصه تو از اول باید دست به آچار بشی دیگه :) فکر کن چقدر دست به آچاریم عقبه حالا 😐 

اون داده ها الکیه بخدا! 

 ولی می دونم آخرش مجبور میشم خودم سیمیولیتور طراحی کنم 😒😏  که اون خودش یه داستان دیگه س کلا😑


خود نیچر یا مجله‌های تابعه‌ش؟ چون مثلاً این ساینتیفیک ریپورتشون خیلی مزخرفه. تقریباً در حد بی اعتبار ! 

 

نگران نباش، درست میشه. همینکه الان فهمیدی اونا بیخود بودن یه قدم بزرگه دیگه

پاسخ:
مجله های تابعه ش هست ولی در حد ساینتیفیک ریپورت داغوون نیست! 

ببین متدی که دارن همونی هست که من می خوام. یعنی مقالهه خوبه! ولی عملا الان نمی تونم ازش استفاده کنم! امیدوارم طرف جواب بده و بگه چطوری می تونم ازش استفاده کنم.