ای وای بر اسیری، کز یاد رفته باشد!
ای وای بر اسیری، کز یاد رفته باشد
در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد
از آه دردناکی سازم خبر دلت را
روزی که کوه صبرم، بر باد رفته باشد
رحم است بر اسیری، کز گرد دام زلفت
با صد امیدواری، ناشاد رفته باشد
شادم که از رقیبان دامن کشان گذشتی
گو مشت خاک ما هم، بر باد رفته باشد
آه از دمی که تنها با داغ او چو لاله
در خون نشسته باشم، چون باد رفته باشد
خونش به تیغ حسرت یارب حلال بادا
صیدی که از کمندت، آزاد رفته باشد
پرشور از حزین است امروز کوه و صحرا
مجنون گذشته باشد، فرهاد رفته باشد
حزین لاهیجی.
اگر دوست داشتید با صدای علیرضا افتخاری بشنویدش.
ای وای بر این حال دلم جانان کجایی
من کور شوم آه چه گویم ز جدایی
گر سرخوشی بی خبری از حال نظرم
من بی غم عشقت سر و سامانی ندارم
ای من به فدای دل دیوانه پسندش
حیران آن صورت ماه و همان موی کمندش
من کیش و مات دو چشمان سیاهش
ای وای من ای وای که بلرزد صدایش
من بی تو و عشق تو مرضم عزیزم
گر حکم کنی من همه چیزم رو به پای تو بریزم
من با همه عالم بد و با تو که خوبم
ای جان به فدای قد و بالات عزیزم
عـــــزیـــزم …
بیمارم و درمان دلم چشم خمارت
مسیر این عاشق آوای صدایت
من دست نکشم از تو و آن ناز نگاهت
حتی بسوزم بسازم به پایت
من بی تو و عشق تو مرضم عزیزم
گر حکم کنی من همه چیزم رو به پای تو بریزم
من با همه عالم بد و با تو که خوبم
ای جان به فدای قد و بالات عزیزم
عـــــزیـــزم …
کامل شد😍😘