از سری ظرافت های رفتاری!
قبلا که گفته بودم از هری معمولا ضمیر "من" نمی شنوی و همه چی "ما" هست براش. منم شدم مثل خودش و همیشه از our , we استفاده میکنم.
حالا که کارهامون کم کم داره به یه جایی میرسه (هنوز خیلی مونده ها ولی شخصیت بچه م دیگه شکل گرفته تا یه حدی :) )ضمایر تغییر کرده همه چی شده your! یعنی شده your method, your pictures , ...
و این در حالی هست که وقتی من مشکل دارم دوباره میشه our !
امروز بعد از دو روز که داشتم خودمو میکشتم که یه چیزی رو تنظیم کنم (مربوط به تنظیمات بود نه خود مساله) و نشد تو گروه پرسیدم! بعد که هر دوشون هر چی به ذهنشون رسیده رو گفتند و تک تک تست کردم. میگم مشکل مربوط به فلان چیز بود که متیو گفت و هری جواب میده:
great, glad you got it sorted!
من چه کاره بیدم این وسط آخه!؟
یعنی این آدم تو کوچکترین چیزها هم حواسش هست که مشوق باشه!
پ.ن: بعد از اینکه سوال پرسیدم مشکل تو کمتر از نیم ساعت حل شد! نمی دونم چقدر دیگه باید رو خودم کار کنم تا مشکل سوال پرسیدنم رو حل کنم و نخوام خودم همه چیز رو پیدا کنم!
پ.ن۲:بهم حق میدین که وقتی از چیزی تعریف میکنه حس کنم داره خرم میکنه؟!
آفرین به تو که اینقدر دقیق رفتار هری رو بررسی می کنی و ریزه کاری های رفتاریش رو متوجه میشی.
الان نسل جدید ایران خوب بلدند چطوری رفتار کنن. اونها ضرب المثل هایی مثل جور استاد به ز مهر پدر براشون کاملا بی معناست و احادیثی مثل هر کس به من کلمه ای بیاموزد مرا بنده خویش کرده است... تعریف ادب براشون متفاوت از ما است. نسل جوان استرالیا چطورن؟ تا حالا از نسل قدیم در مورد نسل جدید شنیدی؟ مقایسه دانشجویان قدیم و جدید؟ مثلا من میدونم که برخی از آلمانی ها این تفکر رو دارند که نسل جدید آلمان دیگه اون نظم نسل قبل رو ندارن.