غار تنهایی من

اینجا غار تنهایی من است و از افکار و احساساتم می نویسم.

آدرس وبلاگ قبلی ام:

gharetanhaei.persianblog.ir

بایگانی
آخرین مطالب

پاسخ به پیام خصوصی

دوشنبه, ۱۹ دی ۱۴۰۱، ۰۵:۳۰ ق.ظ

سلام بر تو هموطن!

جالب بود پیامتون! با آرزوی خوب شروع کردید! به بدو بیراه رسیدین :)) 

 

اینجا پاسخ میدم جهت پاسخگویی به هر کسی که مثل شما فکر میکنه نه صرفا شما!

 

 

سلام 

اولا که سفرها بی خطر! تو که اینقدر ادعای مردم دوستی برای کشورت داری، فکر نکردی که مردم داغدار و ناراحتن، پس من کجا برم سفر و تعطیلات و خوشگذرونی؟ آها فهمیدم میگی من اینجا شاد باشم، مردم کشورم به جهنم تو وبلاگ براشون چرندیات مینویسم!!!! 

فعلا 2023 رو به خیر بگذرون تا به سال بعدش برسی و فکر  اهریمن کنی! 

راستی شنگول خانم! من برای اینکه نظرم تایید بشه یا نشه چیزی نمینویسم، اینا رو میگم خودت یکم فکر کنی ! با بقیه مخاطبها کاری ندارم 

 

 

راستی اینو یادم رفت! تو ایران ما با تقویم شمسی زندگی میکنیم و اول سال هم بهاره! زمستون برای شما خارج نشین های بی رگ !!!!

 


 

 

مساله اول:

من از سفرم نوشتم چون معتقدم کسی که عزادار هست لازم نیست لباس مشکی بپوشه- تو خونه ش بس بشینه- تمام فعالیت های روزمره ش رو تعطیل کنه به اسم اینکه عزادار هست. اتفاقا باید به فکر سلامت روان خودش باشه مخصوصا وقتی عزیزت به مرگ عادی نمرده باشه و کشته باشنش! باید قدرت تصمیم گیریت رو تقویت کنی تا جلوی کشته شدن دیگر عزیزانت رو بگیری. اینکه بری زیر پتو و فقط اشک بریزی می شه رفتار منفعلانه! 

 

مساله دوم:

هزاران اتفاق مثبت و منفی بین هر دو پستی که اینجا می نویسم تو زندگی من می افته! یکیش رو گلچین کردم اینجا نوشتم و به عمد هم نوشتم! چون تو این چند ماه گذشته تمام پست های من مرتبط با مناسبت های سیاسی مرتبط بود! خواستم بگم منم روزمره عادی دارم تو زندگیم! هرچند که هیچ چیزی عادی و معمولی نیست! می تونستم هیچی از سفرم نگم! ولی اینقدر جسارت دارم که شفاف رفتار کنم! و مثل طرفداران جمهوری اسلامی نباشم که جای مهر رو پیشونیم باشه ولی رفتارم به یه شکل دیگه باشه.

 

مساله سوم:

شما از کجا میدونی من تو این چند روزی که سفر بودم برای کمک به مردم کشورم کاری انجام ندادم؟!! 

 

مساله چهارم:

استرالیا در نیمکره جنوبی هست و شروع سال میلادی همزمان میشه با شروع تابستان و نه زمستان!  

 

مساله پنجم:

خطاب به همه خوانندگان اینجا: 

 

شما دارید وبلاگ شخصی رو میخونید که خارج از ایران زندگی میکنه اگر این مساله براتون خوشایند نیست و اذیت تون میکنه این وبلاگ رو نخونید! ولی اگر ایده یا پیشنهاد سازنده ای دارید در جهت کمک به انقلاب 1401:

1) در جهت کمک به مردم ایران برای کسی که خارج از ایران زندگی میکنه یا حتی برای کسی که داخل ایران زندگی میکنه!

2) خودتون فعالیت های مفیدی این روزها انجام میدید که بخاطر مسایل امنیتی شاید دوستان و نزدیکانتون در جریان نباشند ولی دوست دارید با بقیه به اشتراک بگذارید

3) کتاب/پادکست/ مقاله/ویدیو/لینک و ... مفیدی می شناسید که کمک به افزایش دانش و آگاهی و تجربه میکنه

4) بیان افکار و احساسات تون کمک میکنه حال دل کسی این روزها خوب بشه 

5) نظریه ای دارید که فکر میکنید کسی تا به حال بهش فکر نکرده و کمک میکنه زوایای خاموشی روشن بشه

من خوشحال میشم ازتون کامنت ناشناس بگیرم و اینجا به اشتراک بگذارم فقط همونطور که قبلا گفتم اگر کامنت حاوی توهین باشه نمایش داده نمیشه! توهین شامل کلمات رکیک/ تحقیر دیگران/ استفاده از طعنه و کنایه/ تمسخر می باشد. 

و اگر حرف سودمندی واسه بقیه ندارید فکر میکنم فرصت مناسبی باشه که سکوت رو تمرین کنید. 

 

مساله ششم:

اگر طرفدار جمهوری اسلامی هستید به هر دلیلی اعتقادی/مالی/موقعیت اجتماعی یا نه ولی این روزها هم حالتون بد نیست یا به هر دلیلی حفظ وضعیت موجود رو به صلاح مردم ایران میدونید لطفا اینجا کامنت نگذارید (در هر صورت تایید نمیشه). 

۰۱/۱۰/۱۹
صبا ..

نظرات  (۶)

سلام و سلامتی

در سرچ کلمه " درد زه " با وبلاگ شما روبرو شدم

طبق عادت گشتی زدم که ببینم با چه اندیشه وری مواجهه

حاصل آن که شما را یک آزاد اندیش تصور کردم تا این که مسئله ششم این پستی که گذاشتید را خواندم.

یاد زویا پیرزاد در کتاب چراغها را من خاموش می کنم افتادم قریب به به این مضمون آن‌جا که پدر به دخترش نصیحت می کرد که اگر کسی از شما نظری خواست منظور این نیست که نظری بدهی ، منظور این است که او را تأیید کنی.

اگر از عمال ج ا نیستید مثل اونها عمل نکنید.

 

 

 

پاسخ:
سلام

من دلیلی نمی بینم این وبلاگ که جهت بیان افکار و احساسات من هست و سالها صادقانه در آن از افکارم نوشته ام بشود تریبونی آزاد برای کسانی که ۴۴ سال انواع مختلف تریبون را در اختیار داشته اند نه تنها برای بیان افکار و عقایدشون و تبلیغش که حتی برای آزمون و خطا در پیاده سازی عقایدشون! 

آزموده رو آزمودن خطاست! 

شما دیر رسیدید اینجا تمام سناریوهای آزاداندیشی و گفتگو و تبادل نظر و ابراز عقاید پیاده سازی شده که نهایتا چاره ای نگذاشته اند جز همان بند ششم! 

و البته برای اینکه بیشتر در جریان باشید باید بگم که کسانی اینجا کامنت میگذارند در حمایت از ج ا فقط ۳ نفر هستند ولی حداقل من تا الان ۱۰۰ کامنت از این سه نفر با هویت ها و اسامی مختلف گرفته ام. 

چرا برای کسی که به ازای هر کامنتی که اینجا میگذارد پورسانت میگیرد در عمل به ماموریت سایبریش باید فضا فراهم کنم؟؟!!

چرا باید تریبونم رو بدهم به کسی که فحاشی و توهین میکند؟!!

سلام

به نظر من الان فقط اگاهی خودمون و اطرافیانمون رو زیاد کنیم حالا با مطالعه و بقول شما پادکست و خوندن مطالب افراد اگاه و مطلع .کار دیگه ای از دستمون برنمیاد جز اینکه حال خودمونو بهر ترتیبی که هست خوب نگه داریم.مثلا با عزاداری چه چیزی قراره درست بشه؟!واقعا نمیفهمم اینایی رو که میگن تمام زندگیمون رو تعطیل کنیم و بشینیم غصه بخوریم رو.معلومه که هممون خشمگین و غمگینیم ولی قراره خودمونه تو افسردگی غرق کنیم تا اوضاع درست بشه؟

متاسفانه اینجور افراد هم مثل دیکتاتورهای ج.ا فکر میکنن فقط خودشون میفهمن و بیقیه گاون!ازون ور بوم افتادن و این منو میترسونه .واسه همین فکر میکنم هممون باید تمرین دموکراسی کنیم و مدام رو خودمون کار کنیم که اگر کسی مثل من فکر یا عمل نمیکنه دلیل نمیشه که من بیشتر میفهمم.

پاسخ:
سلام
کاملا با حرفاتون موافقم.

من خیلی ها رو تو ایران و خارج از ایران می بینم که فقط غر می زنند که چرا هیچ نتیجه ای نمیگیریم پس؟!
بعد وقتی ازشون بپرسی که خب خودت این روزها چه کار انجام میدی میگه من برای حفظ روحیه م دیگه اخبار رو هم حتی پیگیری نمیکنم و کلی ناامید شدم!!! 

امیدواری اسون نیست به هیچ عنوان ولی هیچ وقت امید از هیچ کاری نکردن به دست نمیاد! هیچوقت امید از پاک کردن صورت مساله و فرو کردن سر در برف بدست نمیاد! نه در مورد مسائل سیاسی و نه در مورد هیچ مساله ی دیگه ای! امید با گریه و زاری و عزاداری هم ایجاد نمیشه! 
امید فقط از قدم های کوچیک در جهت رسیدن به هدف بدست میاد!  
نمیشه غصه نخورد و نمیشه ناراحت نبود!‌ نمیشه خیلی موقع ها حس بدبختی و شکست نکرد ولی چاره ش دست روی دست گذاشتن و منتظر معجزه شدن نیست! چاره ش گریه نیست!
باید این خشم تو مسیر درست هدایت بشه! 
باید ورزش کرد! کتاب خوند! با آدمهای همفکر مشورت کرد که هر کس در جایگاه خودش چه کاری از دستش برمیاد! اعتراض و انقلاب کردن فقط تو خیابون اومدن نیست! خیلی کارها میشه انجام داد. 
مهمترینش کمک به امیدوار بودن دیگران هست! 

 قشنگ میبینم که این کامنت از طرف همین طرفداران حکومتی هست که دستور گرفتن در قالب مخالفان حکومت, دهنِ مخالفان دیگه رو از همین طریق صاف کنن که شاید مردم لجشون در بیاد و دیگه طرفداری مخالفان رو نکنند. 

پاسخ:
شاید حق با شما باشه ولی من می دونم این کامنت از طرف چه کسی هست!!

من قبلا گفته بودم که فقط کامنت هایی رو تایید میکنم که آدرس ایمیل داشته باشه. ایشون کامنت با آدرس ایمیل گذاشته بود ولی خب من چون سفر بودم تایید نکرده بودم! ایشون هم در ارائه شخصیتشون هیچ کوتاهی نکردن و فحاشی کرده بودن که من ایمیل گذاشتم پس چرا کامنتم رو تایید نمیکنی!
من از سفر که اومدم کامنت ایشون رو تایید کردم و جواب دادم. 
ایشون هم در راستای معذرت خواهی برای فحاشی که انجام داده بودن! این کامنت رو به صورت ناشناس گذاشتن که مثلا من رو زیر سوال ببرند! و اون فحاشی رو توجیه کنند! 
بعدش هم شاکی بودن که تو میگی هر کامنتی رو دلت میخواد تایید میکنی چرا کامنت خصوصی من رو نمایش دادی و این نشون دهنده این هست که دروغ میگی و دلسوز کشورت نیستی!! :))  و از دید ایشون من نگاه بالا به پایین و غربزدگی دارم بخاطر اینکه استرالیا زندگی میکنم! :))

البته رفتارهای پرخاشگرانه ایشون ربطی به مسایل سیاسی نداره و یه جورایی تو اکثر وبلاگ ها عادت به پرخاشگری و توهین دارند و اسم ایشون برای من معادل یه سری کلمات پرخاشگرانه و بی ادبانه هست!
ایشون سن کمی دارند و من امیدوارم مشکلاتی که تو زندگی شخصی شون باعث ایجاد چنین شخصیتی شده رفع بشه و بالاخره یه روزی یه فرد دلسوز دور و بر ایشون پیدا بشه و بهشون بگه که رفتارشون بی نهایت آزاردهنده و متکبرانه هست. اینکه خودت رو علامه دهر بدونی با سنی کمتر از ۲۵ سال و اینقدر توهین آمیز و پرخاشگرانه با آدمها ارتباط داشته باشی فقط باعث میشه آدمها تمام تلاششون رو کنند که ازت فاصله بگیرند و  بیشتر شبیه الهه ایجاد وحشت و فرشته عذاب باشی تا یه انسان عادی.  


و البته از ته قلبم براشون ارزو میکنم که یه روز بتونند همدلی صمیمانه با آدمها رو تجربه کنند و از لذتش بهره ببرند. 

ای بابا صبا جان ، ازین پیام ها این روزا خیلی هامون میگیریم . واقعا منم نمیدونستم ج بدم بش یا نه .... و ندادم ، خوب یا بد سعی کردم اهمیت ندم . 

ولی خوب کاری کردی ، چون ذهن بعضی آدم ها خاموشه و باید روشن بشه چه بخوان چه نخوان

۱۹ دی ۰۱ ، ۱۲:۵۳ پیمان ‌‌

چه نظر زشت و عصبی‌ای! یه جور هم می‌گن انگار شما دارید از شبکه سراسری سفرتون رو پخش می‌کنید! دیگه در یک وبلاگ کوچک شخصی هم نمی‌شه با آرامش آدم از خاطراتش بنویسه.

اونم شمایی که من دیدم چند جا هم‌دلی و هم‌دردی کرده بودید با ایران‌نشینان.

سلام

با این طرز فکری که طرف داره باید کار و زندگی رو ول کنیم و یه گوشه بشینیم فقط

 

چرا یه عده اینقدر کوته فکرن آخه ؟

انگار توو این کشتی نیستن! 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی