غار تنهایی من

اینجا غار تنهایی من است و از افکار و احساساتم می نویسم.

آدرس وبلاگ قبلی ام:

gharetanhaei.persianblog.ir

بایگانی
آخرین مطالب

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فیلم» ثبت شده است

 این عبارت در دعای جوشن کبیر چشمم را گرفته است از نوع شدید:

یا مُرْشِدَ مَنِ اسْتَرْشَدَهُ، و من از تو ارشاد و هدایت می خواهم.

 

- بعد از بیشتر از 6 ماه رفتم شاهچراغ! شبستان و حیاط جدید ساخته اند! مثل مسافرها همه چیز برایم جدید بود و تازگی داشت، حس حرم امام رضا را شدیدا بهم انتقال می داد اینقدر که فردایش فکر میکردم تازه از مشهد برگشته ام!!

 

- بعد از مدت های مدید،فیلم دیدم، آن هم از نوع فارسی (تاریخ آخرین فیلم دیدنم را اصلا به یاد ندارم، بیش از 5 است). دلشدگان علی حاتمی را دیدم و بسیار لذت بردم.

 

- بعد از دو هفته موفق شدم برگه های شاگردانم را تصحیح کنم. 13 نفر افتادند!! البته قصدم این است که نمره های بالای 9 را پاس نمایم و البته تر اینکه نمرات فعلیشان از 23 است. دخترک نابینا نمره کامل گرفت بدون احتساب آن 3 نمره اضافه و چند تایی هم بالای 15 شدند. سیل التماس ها و قسم ها و ناله ها از ساعت 19 امروز جمعه 19 تیر ماه شروع شده است. یعنی شدت و میزان قسم هایی که در پیام هایشان است از میزان و شدت قسم هایی که در این سه شب قدر گذشته گفته شد بیشتر است. جالب است که من 3 جلسه اول ترم اتمام حجت کرده ام که کسی در مورد نمره حق ندارد با من صحبت کند وهمگی در پیام هایشان این مساله را متذکر می شوند که می دانند نباید در مورد نمره بحث کنند. علت استرسم شب امتحانشان دقیقا به دلیل همین روزها بود.  مثلا اینها شاگرد خوب هایم بودندخنثی

 

۲۰ تیر ۹۴ ، ۲۱:۱۰
صبا ..

از سینما بر میگردم، شهر موشهای 2. حسم حس کسی هست که رفته همکلاسی های قدیمیش رو دیده. کپل و نارنجی با هم ازدواج کرده بودن و دو تا بچه داشتن. صورتی و کپلک. کپل رستوران داشت، نارنجی هم از این خانم تی تیش ها شده بود. دم باریک کارگرشون بود. عینکی دکتر شده بود، خواهرش مدیر مدرسه، خوش خواب آجان بودلبخند. کپل اینا موهاشون سفید شده بود، آقای معلم هم پیر شده بود.

سینما یه دونه صندلی خالی هم نداشت. آخرش هم همه دست زدن، انگار همه اومدن ببینند که دوستای قدیمی شون چی شدند و کجان. خیلی حس خوبی بود.

۱۱ شهریور ۹۳ ، ۱۹:۲۲
صبا ..

دیروز بالاخره موفق شدم که بعد بیش از یک ماه به تعویق انداختن برم فیلم "چ" رو ببینم. جزو معدود دفعاتی بود که به قول خواهری از اینکه امدیم سینما نه تنها که پشیمان نشدیم، لذت هم بردیم. فیلم یه روایت واقعی بود از مقاومت مردم پاوه. یک بخشی از تاریخ این کشور خیلی خوب و حقیقی به تصویر کشیده شده بود. دو روز از شخصیت یکی از مردان این کشور نمایش داده شد. ای کاش که صنعت سینمای کشورمون هر از گاهی تجربه ساختن چنین فیلم هایی را تکرار کند.

۱۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۸:۳۷
صبا ..