غار تنهایی من

اینجا غار تنهایی من است و از افکار و احساساتم می نویسم.

آدرس وبلاگ قبلی ام:

gharetanhaei.persianblog.ir

بایگانی
آخرین مطالب

گل خرون!

پنجشنبه, ۲۱ مرداد ۱۳۹۵، ۰۳:۲۲ ب.ظ

فشار روانی بر روی اینجانب کمتر شده و امروز در یک حرکت شیک و مجلسی رفتیم کل کارانه ای را که دیروز به حسابمان واریز شده بود، به دو قسمت نامساوی چشمکتقسیم کرده و دو کارت هدیه برای پدر و مادر محترم ستاندیم. بعدش هم رفتیم گل فروشی و چند شاخه گل دادیم برایمان تزیین کنند. و مهمترین قسمت ماجرا آنجا بود که منتظر اتوبوس بودیم بیاییم خانه ، خانم میانسال بغل دستمان به گل ها نگاه کرد یول و گفت قشنگه، چند خریدیسوال بعد هم یک نیشگون از گل ها گرفت و گفت طبیعی هستاعینک .بعدش یک پیرزن خیلی پیر کنارمان نشست، گفت قشنگه، برای عروسیه سوالخواستگاریهسوال گفتیم بخددااااااااااااااااااا برای مامانمان هست، (کی با سه تا شاخه گل عروسی میکنه ،آخه!!! تازه به این زشتیخنثی ). بعد در را باز کردیم و آمدیم داخل خانه، گل به بغل، سلام میکنیم، مامان میگه: سلا، یعنی میم آخرش را هم نگفتا! بلافاصله کی بهت گل دادهسوال بخخخخخخدددداااا خودم خریدم برای شما، اصلا برای خودم، برای همه مون.

خواستم از این تریبون به اونی که باید گل بخره و نمی خره اعلام کنم، مرد حسابی دیگه شورش رو در آوردی ها. ببین چند نفر معطل تو هستندعصبانی هر کی این پیام رو می خونه دست به دستش کنه تا برسه به دست اونی که باید برسهقلب. والاااااااااانیشخند


۹۵/۰۵/۲۱