غار تنهایی من

اینجا غار تنهایی من است و از افکار و احساساتم می نویسم.

آدرس وبلاگ قبلی ام:

gharetanhaei.persianblog.ir

بایگانی
آخرین مطالب

دل شـیـدا حـلـقـه را شـکـنـد!

پنجشنبه, ۲ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۰۵:۵۲ ق.ظ

دل شـیـدا حـلـقـه را شـکـنـد, تـا بـرآیـد و راه سفر گیرد


مگر یکدم گرم و شعله فشان ,تا به بام جهان بال و پر گیرد

 

 

وقتی آهنگ شبانگاهان از مختاباد میرسه به همین قسمتی که نوشمتش یه حس تشویق واسم داره. هر سری تو ذهنم یه حلقه ای میاد که باید شکسته بشه!! اون شعله فشان و بام جهان بهم انگیزه میده. 

 

و وقتی میرسه به: 

خـوشـا ای دل بال و پر زدنت, شعله ­ور شدنت در شبانگاهی 

 

تشویقم میکنه به حرکت و بال و پر زدن. حرکتی که ممکنه حتی به آتش گرفتنم ختم بشه ولی یه حس خوب انگیزه پشتش هست. 

۰۰/۰۲/۰۲
صبا ..

شعر

موسیقی

نظرات  (۴)

فکر کنم هم نسل های ما همه در دبیرستان به این آهنگ علاقه داشتند و در مدرسه میخوندنش :)

پاسخ:
البته اون زمان ما بیشتر به این ورژنش علاقه داشتیم:

 شبانگاهان سوسک اومد خونمون رفت تو وان حموم من نترسیدم :)) 

واااای من را یاد دبیرستان انداختی، اون موقع ها این را تو تلویزیون خیلی میخوند بعد یادمه یک روز یه اکیپ بچه ها تو راهرو مدرسه داشتند این را میخوندند من هم از اون هیجان خیلی به وجد اومده بودم فقط لعنتی که همه اش ته ذهنم این بود الان هست که از کادر مدرسه بیایند خفه مون کنند:( یعنی فکر کن یه خاطره ی بدون حس نگرانی نداریم :(  اما نیمه ی پر لیوان همون یه ذره هیجان ... انصافا بگم یادمه بچه ها گروهی که بودند همینجوری شعر را میخوندند و رفتیم سمت کلاسها و از کادر مدرسه هیچ کس هیچی نگفت الان باید بگم دستشون درد نکنه کوفتمون نکردند :)) من هم همون شاه بیت که آخرش گذاشتی را حفظ بودم و با بچه ها اوج میگرفتم خخ

پاسخ:
چه خوب که خاطره ت رو تعریف کردی🙂
اون حس راهروها و هیجان و شیطنتش خیلی خوب بود، یاد دوران دبیرستان خودم افتادم.
همیشه در حال تغییر ترانه ها و شعرها بودیم واسه مناسبت های مختلف. اون حسی که الان یکی میاد خفت مون میکنه هم همیشه بود!!

چقدر قشنگ بود صبا. داری من رو با شعر و ادبیات و موسیقی سنتی آشتی میدی. :)

پاسخ:
چقدر خوب که خوشت اومد :)

یادداشت های با این سبک بیشتر برای این هست که به من کمک کنه احساس و افکاری رو که دارم کلمه و ثبت کنم. ولی خب اگر شخص دیگه ای هم از خوندن یا شنیدن اون شعر و موسیقی حس خوبی می گیره که واقعا عالی هست.

چه زیبا! من این شعر رو خیلی گوش کردم و حفظ هستم اما تا حالا به مفهومش توجه نکرده بودم. مفهوم زیبایی داره. منظورت از آتش گرفتنت چیه؟ منظورت یک انقلاب درونیه؟

 

پاسخ:
من نمی دونم چرا نمی تونم حفظش کنم!!

مفهومش بستگی به حالت داره! من همه چی رو براساس احساس خودم تو اون لحظه معنی میکنم.

آتش رو شاید اگر بخوام کلمه کنم معادل حس بی قراری میشه واسه من. بعد دقیقا مثل آتش یه چیزایی درونم ذوب میشه و تغییر شکل میده! اون بی قراریه اذیتم میکنه ولی اون ذوب و نرم شدن یه سری چیزا رو دوست دارم.