غار تنهایی من

اینجا غار تنهایی من است و از افکار و احساساتم می نویسم.

آدرس وبلاگ قبلی ام:

gharetanhaei.persianblog.ir

بایگانی
آخرین مطالب

امیدم را مگیر از من خدایا :)

پنجشنبه, ۲۱ بهمن ۱۴۰۰، ۰۷:۳۵ ق.ظ

ایشون روز دوم ژانویه از بطری آب به خاک منتقل شدند و اون روز فقط دو تا برگ بودند و البته ریشه شون تقریبا ۲۰ سانتی متر بود. هنوز دو - سه روز نگذشته بود که وارد خونه جدیدش شده بود که من دیدم شروع کرده به جوانه زدن و رشد و شکوفایی. کلی تحسینش کردم. 

تو این  تقریبا ۴۰ روزی که از اسباب کشیش به خونه جدید گذشته هر روز صبح یه جورایی من رو سورپرایز میکنه با برگ جدید و سرعت رشدش. 

اسمش رو گذاشتم امید :) 

چون وقتی بهش نگاه میکنم بهم میگه تو هم صبور باش. یه روزی هم نوبت تو میشه که برگات!! :)) یکی یکی و با سرعت جوونه بزنند و رشد کنند. فقط تا اون روز ناامید نشو. 

۰۰/۱۱/۲۱

نظرات  (۱۵)

شدید نبود خدا را شکر، ممنونم الان دیگه خوبم :)

پاسخ:
خدا رو شکر که شدید نبود و الان خوبی.

مراقب خودت باش. اگر دوست داشتی هم وبلاگت رو آپدیت کن :) چون ما دوست داریم :) 

سلام؛ مبارک باشه..

پاسخ:
سلام.

ممنونم‌. سلامت باشید..

چه گلدون زیبایی، منم به یکی از این گلدونها احتیاج دارم

پاسخ:
ممنونم :)

آره آسمان جان اگر بتونی گلدونی که گل میده یا زود رشد میکنه داشته باشی خیلی حس خوبی داره و کلی به حفظ روحیه کمک میکنه :) 

ممنون صبا جان.. دارم از کرونا خوب میشم :)))

پاسخ:
عزیزم، پس این سری هم مبتلا شدی!!

شدید بود؟ الان چطوری؟

چه گلدون قشنگی، مبارک باشه :)

به خانم زری: پتوس را زمستون توی خاک نکارید، خشک میشه. و سعی کنید وقتی ریشه های قلمه خیلی زیاد نشده از آب به خاک منتقلش کنید.

پاسخ:
مرسی عزیزززم🥰 ممنون لطف داری.

خوبی دوستم؟ یه خبری از خودت بده🙂

من نمی دونستم این نکات رو، ممنون که گفتی🙏
۲۳ بهمن ۰۰ ، ۱۲:۲۷ ربولی حسن کور

سلام

شما که به نسبت خیلی از ما همین الان هم پیشرفتتون فوق‌العاده بوده

پاسخ:
سلام.

فوق العاده گی در نگاه شماست🙂

من از خیلی از تلاش ها و شکست ها اینجا نمی نویسم!

چه تعبیر قشنگی 

و چقدر  می شه و می تونیم به اتفاقات کوچیک پر و بال بدیم .

پاسخ:
🥰

اتفاقای بزرگ که هر روز نمی افتن، قشنگی زندگی به همین اتفاقای کوچیک هست.
البته تو دنیای امید این اتفاقات کوچیک نیستند!!
من بعضی وقتا بهش میگم که برگ جدید دادن و قد کشیدن حتما واسه تو هم درد داره👀 یه چیزی مثل زایمان🤦‍♀️😊

۲۳ بهمن ۰۰ ، ۰۶:۴۴ محبوب حبیب

سلام. 

خدا جونم جووانه های امیدت رو همیشه به همه مون نشون بده :) تا فراموش نکنیم تو رو داریم. 

هوای صبای عزیز رو ویژه داشته باش که همیشه ویژه داری. 

بووووس بهت صبا. مرسی بابت به اشتراک گذاری جوانه های امیدت

پاسخ:
سلام دوستم😊🥰

از طرف خدا: خودتون بگردید پیدا کنید😀🤣 همه چیز رو من باید بیام بدم دستتون👀🤦‍♀️😀

مرسی محبوب جونم از آرزوی بسیار خوبت🥰 بوس سفت و امیدها و آرزوهای صد برابر قوی تر واسه خودت🌷🤩

وای خدا چه نازه 😍😍😍😍😍

چه حس خوبی داره 😌❤️

پاسخ:
حس خوبش گوارای وجودتون عزیزم😍🥰

مبارک باشه چه خوب امید صداش میکنین. اسم شناسنامه ایش چیه؟ منظورم اسم گیاهشه؟ 

پاسخ:
ممنونم.سلامت باشید🙂

اسم کاملش امید پتوسیان هست😀😄

یعنی اسم خانوادگی شون "پتوس" هست🙂

صبااااااااا من دقیقا یه هفته پیش یکی از اینها را با یعالمه ریشه گذاشتم تو خاک! بدون اغراق به اندازه ی یه شیشه ی سس بزرگ ریشه داشت! بعد از یک هفته که گذاشته بودم تو خاک خشکید :(( همه اش خودم را سرزنش میکنم چکارش داشتی بیچاره داشت تو آب رشد میکرد :(

اما آفرین به تو تیستوی سبز انگشتی من :*)

پاسخ:
می تونم میزان ریشه هاش رو تصور کنم. 
پیش میاد عزیزم. من الان دو تا گلدون رو به موت رو میزم هست و  واقعا هیچ کوتاهی تو نگهداریشون نکردم ولی خب عمرشون همینقدر به دنیا بود دیگه!  خودت رو سرزنش نکن. بجاش تمرکزت رو بگذار رو یه گیاه دیگه.

چه قشنگ! من نمی دونستم تیستوی سبز انگشتی کی هست! رفتم سرچ زدم و شناختمش :) مرسی عزیزم لطف داری  بهم :* 

خوندن این پست حس خیلی خوبی داشت.

امیدوارم سبزینگی امید تا همیشه توی قلبت باقی بمونه.

پاسخ:
خدا رو شکر :)

ممنون از آرزوی قشنگت. همچنین باشه برای خودت :) 

وااااای چقدر حس خوب دااااااااشت صبا :)‌ واقعا مرسی که این حجم انرژی مثبت رو با ما هم به اشتراک گذاشتی. دلم گرم شد. :)‌

پاسخ:
عزیزم، خوشحال شدم "امید" اثرش به شما هم رسید.

تا الان تو سه تا قاره حال خوب ایجاد کرده😃

سلام صباجون. چه تصویر قشنگ و امیدبخشی بود برای شروع یه صبح و روز جدید. ممنونم ازت.

دقیقا همینطوره که میگی عزیزم فقط تااون روز نباید ناامید شد. امیدوارم خیلی زود بیای و بهمون خبر سبز شدن برگهای جدید و باطراوت زندگیت رو بدی. 

پاسخ:
سلام رهای عزیز :)

خدا رو شکر امیدش به شما هم رسید.

مرسی از آرزوی قشنگت عزیزم. 

تو هم خبر خوب داشتی بیا بگو ما هم باهات ذوق و خوشحالی کنیم :) 

به به!! یک روز صبح یکی از همکارام خیلی خوشحال بود گفت یه گلدون داشتم یک ساله که خشک شده و پشت گلدونام بوده و من هر چند روز دستم رو دراز می کردم و از پشت گلدونها بهش آب میدادم. گفت امروز صبح دیدم که جوونه زده.

پاسخ:
:)‌ چه خوب بعد از یکسال :) 
دقیقا واسه من هر وقت جوونه جدید می بینم حس زندگی و امید و جوونه زدن روحم رو داره :)