غار تنهایی من

اینجا غار تنهایی من است و از افکار و احساساتم می نویسم.

آدرس وبلاگ قبلی ام:

gharetanhaei.persianblog.ir

بایگانی
آخرین مطالب

دوست

يكشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۵:۲۱ ب.ظ

سلام،


این حس تنهایی و غریبی من بر میگرده به خیلی سال پیش، حتی به قبل از زمانی که شخصیتم شکل بگیره، دقیق ترین خاطره م بر میگرده به 6 سالگی، که تو یه جمع شلوغ به شدت احساس تنهایی می کردم و این حس هر روز و هر ساعت با من بزرگتر میشه.


منی که براحتی با آدم ها ارتباط برقرار میکنم و آدم های دور و برم هم کم نیستند، وقتی ازم پرسیده بشه چند تا دوست صمیمی داری، هیچ جوابی برای گفتن ندارم!!


دنیای من با دنیای آدم های اطرافم متفاوته، دارم افکار وعقاید سهروردی رو می خونم ، سهروردی همیشه تو زندگیش دنبال یه مشارک بوده کسی که بتونه آرا و عقایدش رو با اون در میون بگذاره و باهاش همسو باشه، وقتی این جمله از کتاب رو خوندم چه خوب سهروردی رو درک کردم، دنیای افکار و عقاید من خیلی خیلی کوچکتر از آراء سهروردی هست اما تنهایی توی این دنیای کوچیک هم سخته!


تو خواننده عزیزی که حوصله میکنی و این نوشته رو می خونی، اصلا فکر نکن که من آدم خاصی هستم، خیلی ها اطراف من در نگاه اول دیدگاه و طرز فکرشون با من همسو هست، اما وقتی بهشون نزدیک میشی از حرف تا عملشون اینقدر فاصله هست که گم میشی تو عظمت این فاصله، خیلی ها ظاهر افکارشون زیبا هست و وقتی نزدیک میشی پشت این ظاهر هیچ عمقی نیست و چه زود سرت میخوره به کف اقیانوس وجودشون.


چقدر دلم یه آدم عمیق می خواد!! آدمی که بشه تو عمق وجودش مست شد، آدمی که نخوای برای صحبت باهاش دنبال موضوع بگردی ، صحبتاش رنگ و بوی آدمای دیگه رو نده، از تو بگه، تو رو بشناسه، تو رو حس کرده باشه، بشه با حرفاش بزرگ شد، بزرگ دید. بشه غم دلتنگی تو رو باهاش قسمت کرد، از غربتمون گفت.


عید من اون روزیه که دلتنگیام رو نگفته با یه بشر مثل خودم قسمت کنم  و بدون اینکه قضاوتم کنه درکم کنه.


چه بغضی نشست تو گلوم، فضای ذهنم پر از "الهی و ربی من لی غیرک " هست، کاش وقتی شش ساله بودم فضای ذهنم این جمله رو در خودش می گنجوند.


اما هنوز امید دارم که انسانی هست که از جنس احساس من "من لی غیرک" رو حس کرده باشه و بخواد یکی رو در حسش شریک کنه.

۹۲/۰۱/۰۴
صبا ..

دوست