غار تنهایی من

اینجا غار تنهایی من است و از افکار و احساساتم می نویسم.

آدرس وبلاگ قبلی ام:

gharetanhaei.persianblog.ir

بایگانی
آخرین مطالب

۳۲ مطلب در تیر ۱۳۹۳ ثبت شده است

قرار بود تو این ماه رمضون، روزه ی موسیقی بگیرم، تو این 9 روزی که این کار رو انجام دادم، راندمان کاریم عملا صفر بود! وقتی منو لب تاپم تنها بودیم عملا کار مفیدی انجام نمی دادم. کلی هم بدقولی کردم تو این مدت ناراحت. امروز دیگه نتونستم و پیمان شکنی کردم، همین که اولین آهنگ play شد یه آرامشی حتی تو عضله هام هم حس کردم، حس سبکی، اینایی که مواد مخدر مصرف میکنند، چطوری ترک میکنند؟ واقعا اراده شون ستودنی هست.

دیگه بهانه ای برای عقب انداختن کارها ندارم. 

۱۵ تیر ۹۳ ، ۱۹:۵۳
صبا ..

«وفا همزاد راستگوئى است‏»

اى مردم!وفا همزاد راستگوئى است،[1]سپرى محکمتر و نگهدارنده‏تر از آن‏ سراغ ندارم آن کس که از وضع رستاخیز آگاه باشد،خیانت نمى‏کند.در زمانى بوجود آمده ‏ایم که بیشتر مردم خیانت و حیله‏ گرى راکیاست و عقل مى‏شمارند،و نادانان آنها را اهل تدبیر مى‏خوانند،چگونه فکر مى‏کنند؟!

خداوند آنها را بکشد!چه بسا شخصى به تمام پیش‏آمدهاى آینده آگاه است وطریق مکر و حیله را خوب مى‏داند ولى فرمان الهى و نهى پروردگار مانع او است،و بااینکه قدرت بر انجام آن دارد آن را به روشنى رها مى‏سازد،ولى آنکس که از گناه و مخالفت‏ فرمان حق پروا ندارد،از همین فرصت استفاده مى‏کند.

 

 توضیح‏ها:

[1]«ان الوفا توام الصدق‏»

امام(ع)با این سخن به این حقیقت اشاره فرموده که انسان همانطورکه با زبان راست مى‏گوید،با عمل نیز مى‏تواند راست ‏بگوید،و آنجا که راستى در عمل باشد آن را وفاى به عهد خوانند،و عکس آن دروغ عملى ‏است که آن را خیانت و پیمان شکنى نام مى‏ نهند. 

خطبه 41 نهج البلاغه


۱۵ تیر ۹۳ ، ۱۹:۵۰
صبا ..

گونه ‏اى از ایمان است که ثابت است و در درون دلها جایگزین و گونه‏ اى است که میان دلها و سینه ‏ها عاریت است تا آن روز معلوم [ یعنى مرگ ] ، پس هرگاه خواستید از کسى بیزارى جویید ، تأمّل کنید تا زمان مرگش فرا رسد . اینجاست مرز بیزارى جستن با مرز بیزارى نجستن .

هجرت از ضلالت به هدایت همانگونه ، که واجب بود باز هم واجب است .

خداوند را به مردم روى زمین نیازى نیست ، چه آنان که ایمان خویش پنهان دارند و چه آنان که آشکار کنند . نام مهاجر بر کسى ننهند مگر آنکه حجت خداى بر روى زمین را بشناسد ، پس ، هر که او را شناخت و به او اقرار آورد مهاجر است . و نام مستضعف بر کسى که خبر حجت خدا به او برسد و به گوش خود بشنود و در دلش جاى گیرد ، صادق نباشد .

حقیقت امر ما سخت است و بر مردم سخت آید . کسى آن را نتواند برداشت مگر بنده مؤمنى که خدا قلبش را براى ایمان آزموده است و حدیث ما را فرا نگیرد جز سینه ‏هاى امین و خردهاى استوار .

اى مردم از من بپرسید پیش از آنکه مرا نیابید [ که ما به راههاى آسمان داناتریم از راههاى زمین ] . و پیش از آنکه فتنه چونان اشترى گریخته از صاحب خود گام بردارد و مهار خود زیر پاى درنوردد و خردمندان را سرگردان سازد .

 خطبه 231 نهج البلاغه

۱۴ تیر ۹۳ ، ۲۰:۱۱
صبا ..

اى مردم، ترسناکترین چیزى که بر شما مى ترسم دو چیز است: یکى پیروى هواى نفس، و دیگرى بى مرزبودن آرزو. اماپیروى هواى نفس انسان را از حق بازمى دارد، وبى مرزبودن آرزوآخرت را ازیاد مى برد. بدانید که دنیا به سرعت از شما روى گردانده، و از آن جز ته مانده اى که کسى آن را در کاسه باقى نهاده باشد نمانده. و آگاه باشید که آخرت روى نموده است، و براى هر یک از دنیا و آخرت فرزندانى است، شما از فرزندان آخرت باشید نه از فرزندان دنیا، زیرا هر فردى در آخرت به مادرش ملحق مى شود. امروز زمان عمل است و بازخواستى نیست، و فردا روز بازخواست است و عملى در آن میسّر نمى باشد.

خطبه 42 نهج البلاغه

۱۳ تیر ۹۳ ، ۲۰:۱۰
صبا ..

اى مردم، ما در روزگارى منحرف، و زمانى غرق کفران درآمده ایم، زمانى است که نیکوکار بدکار شمرده مى شود، و ستم پیشه بر طغیانش مى افزاید، از آنچه دانیم سودى نبریم، و از آنچـه ندانیـم نپرسـیم، از خطـرات ترسى نداریـم تا بر سـرمان فـرود آیـد.


مردم بر چهار دسته اند:

گروهى از آنان مانعى از فساد در زمین ندارند مگر پستى نفس، و کندى اسـلحه، و کمـى مـال. 

گروه دیگر اسلحه برکشیده، شر خود را آشکار کرده، سواره و پیاده دنبال خود راه انداخته، خود را براى فساد آماده نموده، دین خود را تباه کند براى اندکى از مال دنیا که به غارت برد، یا سوارانى که به دنبالش بیفتند، و یا مسندى که بر آن نشیند. چه تجارت بدى است که دنیا را ارزش خود دانى، و آن را عوض آنچه نزد خدا براى تو مهیاست قرار دهى! 

گروه دیگر آن که با عمل آخرت دنیا خواهد، و آخرت را به وسیله عمل صالح دنیوى نجوید. اظهار فروتنى کند، گامها را کوچک بردارد، دامن جامه کوتاه نماید، و خود را امین جا زند، و پرده پوشى حق را وسیله معصیت قرار دهد! گروه دیگر را پستى نفس و نداشتن قوم و قبیله از طلب حکومت برجا نشانده، این تهیدستى او را محدود کرده، خود را به اسم قناعت آراسته، و خویش را به لباس زهـد زینـت داده، در حـالی کـه در شـب و روز اهـل عنـوان قنـاعت و زهـد نیـست.  

باقى ماندند آنان که یاد قیامت چشمشان را از حرام بسته، و ترس از محشر اشکشان را جارى کرده. گروهى از اینان مطرود مردمند، و بعضى در وحشت مقهوریت، و دسته اى ساکت و خاموش، و عده دیگر با خداوند مناجات مخلصانه دارند، و بعضى از اینان هم ماتم زده و زجر کشیده اند. تقیه آنان را به گمنامى کشیده، در خوارى غرق شده، در دریایى از تلخى غوطهورند، دهانشان از سخن بسته، و قلبشان مجروح است. ملّت را موعظه کردند تا ملول و خسته شدند، مقهور مردم شده تا خوار گشتند، و شهید شدند تا کم شدند. دنیا باید در چشم شما ناچیزتر از برگهایى باشد که جز در دباغى به کار نیاید، و بى ارزش تر از پشم بز باشد که موقع چیدن از دم قیچى مى ریزد. از گذشتگان پند گیرید پیش از آنکه آیندگان از شما پند گیرند، و دنیاى نکوهیده را رها کنید، زیرا این دنیا کسانى را رها کرده که عاشق تر از شما به آن بودند.  

خطبه 32 نهج البلاغه

۱۲ تیر ۹۳ ، ۲۰:۰۸
صبا ..

خردش را زنده گردانید و نفسش را میرانید . تا پیکر ستبر او لاغر شد و دل سختش به لطافت گرایید . فروغى سخت روشن بر او تابید و راهش را روشن ساخت و به راه راستش روان داشت . به هر در زد و درها او را به آستان سلامت و سراى اقامت راندند . و به آرامشى که در بدنش پدید آمده بود ، پاهایش در قرارگاه ایمنى و آسایش استوار بماند . بدانچه دل خود را به کار واداشت و پروردگارش را خشنود ساخت.

خطبه 210 نهج البلاغه

۱۱ تیر ۹۳ ، ۲۰:۰۵
صبا ..

بار خدایا ، به توانگرى ، آبرویم را حفظ کن و مکانتم را به بینوایى تباه منماى که از روزیخواران تو روزى خواهم ، یا از مردم بدکردارت مهربانى جویم و یا به ستایش کسانى ، که به من چیزى بخشیده ‏اند ، مبتلا گردم و یا به نکوهش کسانى ، که مرا محروم داشته‏ اند ، فریفته شوم . سرانجام ، تویى که مى‏توانى ببخشى و مى‏توانى نبخشى که تو بر هر چیز توانایى .

خطبه 216 نهج البلاغه

۱۰ تیر ۹۳ ، ۲۰:۰۴
صبا ..

شایسته است ، آنان که مرتکب گناه نشده‏ اند و از معصیت در امان مانده‏ اند ، به گناهکاران و عاصیان رحمت آورند . و همواره به درگاه خداوندى سپاس گزارند تا سپاس خداوندى ، آنان را از عیبجویى گناهکاران باز دارد . پس چگونه است حال غیبت‏ کننده‏اى که زبان به غیبت برادر خود مى‏گشاید و او را به سبب گرفتار شدنش در چنگ گناه سرزنش مى‏کند . آیا به یاد ندارد که خداوند گناهان او را مستور داشته ، آن هم گناهانى ، که از گناهان کسى که زبان به غیبتش گشاده ، بسى بزرگتر بوده است . و چگونه او را به گناهى نکوهش مى‏کند که خود نیز همانند آن را مرتکب مى‏شود . و اگر آن گناه را ، عینا ، مرتکب نشده ، خداوند را در مواردى که از آن گناه عظیمتر بوده است ، نافرمانى کرده است . به خدا سوگند ، اگر گناه بزرگى مرتکب نشده ولى نافرمانى کوچکى از او سر زده است ، جرأت او در عیبجویى و غیبت مردمان گناهى بزرگتر است .

اى بنده خدا ، به عیبجویى گناهکار مشتاب ، شاید خداوند او را آمرزیده باشد و از خردکم گناهى هم که کرده ‏اى ، ایمن منشین ، بسا که تو را بدان عذاب کنند . هر کس از شما که به عیب دیگرى آگاه است ، باید از عیبجویى باز ایستد . زیرا مى‏داند که خود را نیز چنان عیبى هست .

باید به سبب عیبى که دیگران بدان مبتلا هستند و او از آن در امان مانده است ،

خدا را شکر گوید و این شکرگزارى او را از نکوهش دیگران به خود مشغول دارد .

خطبه 140 نهج البلاغه

۰۹ تیر ۹۳ ، ۲۰:۰۲
صبا ..

شما را از دنیا برحذر مى‏دارم ، که سرایى است ناپایدار ، نه جایى که در آن بار توان گشود و دل در آن بست . به زیورهاى فریبنده خود را آراسته است و به آن آرایش فریبکارانه دیگران را مى‏فریبد . خداوند دنیا را خوار شمرد ، از اینرو ، حلالش را به حرام و خیرش را به شر و زندگیش را به مرگ و شیرینیش را به تلخى درآمیخت . دنیا را به کام دوستانش گوارا نساخت و از اینکه به دشمنانش ارزانى دارد بخل نورزید .

خیرش اندک است و شرش مهیّاست . جمعش فناپذیر است و ملکش نه بر دوام و آبادیش را خرابى در پى است .

چه خیرى است در سرایى که چون بنایى شکسته فرو مى‏ریزد ؟ یا چه فایده در عمرى که چون توشه‏اى پایان یافتنى به سر مى‏رسد ؟ چه سودى در روزگارى ، که سرانجام چون راهى که پیموده مى‏شود ، پایان مى‏یابد . در پى چیزى روید که خداوند بر شما فریضه ساخته و از او بخواهید تا شما را در اداى آنچه از شما خواسته توفیق دهد . دعوت مرگ را به گوشهاى خود برسانید ، پیش از آنکه شما را دعوت کنند .

پارسایان در این دنیا ، اگر لبشان مى‏خندد ، دلشان مى‏گرید و اگر به ظاهر شادمان‏اند به باطن ، سخت ، محزون‏اند . اگر به سبب بهره‏مندى و نیکویى حال مورد رشک و غبطه‏اند خود با نفس خود در خشم و ستیزند .

یاد مرگ از دلهایتان رخت بر بسته و آرزوهاى دروغین شما را در برگرفته ، تا آنجا که ، دنیا بیش از آخرت دلهایتان را تسخیر کرده است . آرى ، دنیاى زودگذر ، شما را از آخرت ، که بى‏شک آمدنى است ، دور کرده است . هر آینه ، شما برادران دینى هستید،

چیزى جز ناپاکى درون و زشتى باطن میان شما جدایى نیفکنده است . از این روست که یکدیگر را در امور یارى نمى‏کنید و خیر یکدیگر را نمى‏خواهید و به یکدیگر چیزى نمى‏بخشید و با هم دوستى نمى‏ورزید . چیست که به اندک چیزى از دنیا ، که به دست مى‏آورید ، شادمان مى‏شوید و از آن همه ، که از آخرت از دست مى‏دهید ،

اندوهگین نمى‏گردید ؟ به اندک متاعى دنیایى ، که از دستتان مى‏رود ، مضطرب مى‏شوید ، آنسان که نشان آن بر چهره‏هایتان هویدا مى‏گردد و به سبب اندک مایه‏اى که از کف مى‏نهید ، صبر و قرار از دلتان رخت بر مى‏بندد . به گونه‏اى که گویى دنیا جاى درنگ همیشگى شماست و نعمت دنیا برایتان ماندنى است . هیچ چیز شما را از گفتن عیب برادرتان ، که از آن بیم دارد ، به هنگام دیدار او ، بازنمى‏دارد ، مگر آنکه بیم دارید که او نیز عیب شما را رو در رویتان بر زبان آرد . در ترک آخرت و دوستى دنیا یکدله شده‏اید . دین شما اقرار است به زبان نه به دل . در بى‏التفاتى و آسودگى خاطر نسبت به اوامر خدا ، همانند کارگرى هستید که کار خود به پایان رسانده و خشنودى سرور خویش حاصل کرده است .

خطبه 112 نهج البلاغه

۰۸ تیر ۹۳ ، ۲۰:۰۰
صبا ..

بار خدایا، تو براى عاشقانت بهترین مونسى، و براى کفایتِ مهمّ آنان که بر تو اعتماد نمایند از همه حاضرترى، آنان را در باطنشان مشاهده مى کنى، و به نهانهایشان آگاهى، و اندازه بیناییشان را مى دانى. بنا بر این رازهایشان نزد تو معلوم است، و دلهایشان به جانب تو در غم و اندوه. اگر تنهایى آنان را به وحشت اندازد یاد تو مونسشان شود، و اگر مصائب به آنان هجوم آرد به تو پناه جویند، زیرا مى دانند زمام همه امور به دست تو، و سرچشمه تمام کارها در کف با کفایت فرمان توست. الهى، اگر از بیان مسألتم عاجزم، یا از اینکه چه بخواهم سرگردانم، پس به آنچه مصلحت من است راهنمایم باش، و عنان دلم را به سوى آنچه خیر من است بگردان، که این برنامه ها از هدایتها و کفایتهاى تو بیگانه و عجیب نیست. بارخدایا، با عفوت با من معامله کن نــه بـا عدالـتـت.

خطبه 218 نهج البلاغه


۰۷ تیر ۹۳ ، ۱۹:۵۶
صبا ..